ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شرحی بر غزلی از بیدل {قسمت هشتم «احرام آزادی»}


دل ازکــــم ظرفی طاقـت نبســت احرام آزادی



به‌ سنگ آید مگراین جام وگرددعذرخواه آنجا



احرام آزادی :



  در شرح بیت پیشین بیان گردید که رهائی



آدمی از آشوب دوئیت و آزادی او از قیود و



سلاسل بیرونی و آزادگی اش از تعلقات



نفسانی جز با وحدت شهود - رسیدن آدمی



به جائی که جز خدا را نبیند  -  و فرود



آوردن سر تسلیم  و سجود در برابر معبود و



معشوق حقیقی ممکن نیست  . در این بیت



حضرت بیدل بیان می کند که نیل بدین مقام و



باریابی به حریم کبریائی ، مستلزم  احرام



آزادی بستن ِ دل است .



 احرام آزادی ای که دل باید ببندد تا صلوح و



شایستگی ورود  به حریم کبریا را بیابد ،



چیزی جز صفای دل از همه ی کدورتها



وسیاهی ها و تعلقات نیست .



ناصافی دل آینـــــه‌ ی وصــل نشـاید



ای بیخردان جامهٔ احرام سفید است



پرواضح است که در آمدن بدین جامه زحمت



و تلاش می طلبد :



دل اگر در جهد کوشد مفت احرام صفاست



هم به قـدرصیـــــقل است آب وضوآیینه را



از دیدگاه بیدل شکستن و سوختن و گداختن دل



است که میتواند دل را مهیای بستن احرام



آزادی کند :



دل آهنگ‌ گدازی دارد و کم‌ظرفی طاقت



کبابم را مباد از روی آتـــش خام بردارد



یا :



نالـــه‌ها رفـــــت از دل و احــرام آزادی نبست



پرتو خود را در اول شمع این‌ کاشانه سوخت



فلسفه احرام



فضل بن شاذان نيشابورى که از بزرگان اهل



حديث وراوی سخنان فراوانى از معصومين



عليهم السلام است ، روايت مفصلى از امام



رضا عليه السلام نقل كرده كه فرمود:



اگرپرسيده شود كه احرام به چه جهت واجب



شده، گوييم : براى اين كه خشوع قلبى ، قبل



ازورود به حرم امن الهى پديد آمده و به



واسطه ترك محرمات احرام ، ذهن و روح



آدمى ازاشتغال به زينت ها بازماند. همچنين



باعث توجه انسان به عظمت كبريايى ، ذليل



كردن نفس خويش در نزد ربوبى ، شده و اميد



به ثواب و ترس از عذاب الهى را براى انسان



به ارمغان آورد و باعث دوام  حالات خضوع



در روح و جان آدمى گردد .



در حقیقت فلسفه ی احرام اين است كه ما به



جاى اين كه بعضى از اشيا را به خود حرام



کنیم ، خود را به بعضى از اشياء حرام کنیم تا



آن اشياء به ما  نرسند .



چون که بیرون شد زباغ آن یوسف گل پیرهن



گل به دامنـگیری اش دست زلیـــــخا می شود



یا :



طیلسان را از غبار خود به‌ دوش افکندنست



تا توان بســـتن به دل احرام دامــــــان تو را



لازمه چنین احرامی گسستن است از هر که و



هر چه جز معبود و معشوق حقیقی :



به توفانخانه‌ی خورشــــــید وصلت ره نمییابد



زهستی تا گسستن نیست‌ نتوان بست احرامت



هوشیاری ای لازم است تا آدمی بتواند دل



خویش را پرواز داده از ننگ کم ظرفی بدر



اید :



کم ظرفی ام از غفلت خویش است وگرنه



دریاســـــت مــیِ  ریـــــــخته از جام حبابم



و :



دلی پرواز ده‌ کز ننگ کم ظرفی برون آیی



زصافـی می‌تواند قطره را دریــا فرو بردن



توفیق آدمی در بزم وفا که از آن به عرصه



ی  امتحان و ابتلاء یاد کردیم مستلزم رهائی



اوست از ننگ کم ظرفی :



وفا در هیچ صورت نیست ننگ آلود کـم ظرفی



ز خود چون صفر اگر می‌کاستم افزوده می‌گفتم



به سنگ آمدن :



منظوراز به سنگ آمدنِ دل شکستن آن است :



چه موج بیداد هیچ سنگی نبست برشیشه‌ام ترنـگی



شکسته دارد دلم به رنگی‌که رنگ من‌کرد ناله پیدا



و :



انفعال فطرت ازکم‌ ظــــرفی ما روشن است



شیشه می‌باید شکستن نشئه رسوا می‌شود



 در حدیثی  قدسی  آمده است که :



انا عند منکسره قلوبکم



« من نزد شکسته دلان شما هستم »



سعدی در غزلی زیبا   به همین حدیث قدسی



اشاره  کرده است :

ای که ز دیــده غایـــــبی در دل مـــا نشــسته ای


حسن تو جلوه می کند وین همـــه پرده بسته ای

خاطر عـــام برده ای، خــــون خواص خورده ای

ما همه صــید کرده ای، خــود زکمـــند جسته ای

از دگری چه حاصـــــــلم تا زتــــــو مهر بگسلم؟

هم تو که خستـه ای دلم، مرهم ریــش خسته ای

گر به جراحــت و الــــم، دل بشکــستیم چه غم؟

می شــــنوم که دمبـــــدم پیــــش دل شکسته ای



حافظ نیز به نیکوترین وجهی به همین حدیث



قدسی اشارتی دارد :



در کوی ما شکسته دلی می‌خـــرند و بس



بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است



حضرت بیدل ، ندانستن ِقدر شکسته دلی را



نوعی  ستمکشی می داند :



قدر شکست ‌دل نشناسی ستمکشی ا‌ست



ما بی‌خبــــربه ریزة میــــــــــنا زدیــــم پا



گویا از دیدگاه بیدل شکسته دلی ، نیل آدمی



است به « وحدت شهود » .



نه‌از عیش‌است‌اگر چون‌شیشهٔ می قلقل آ‌هنگم



شکســـــت دل صـــلایی می‌زند رنگ تماشا را



و :



به دل شکسته ازین چمــــــن زده‌ایم بال‌گذشــــــتنی



که شتاب اگرهمه خون شود نرسد به‌گرد درنگ ما



یا :



آخرسری به منزل مقصـــــــود می‌کشـــیم



ما را همان شکسته‌ دلی دلگشا بس است



و این درد عشق است که از آن تعبیر به



شکسته  دلی می شود :



به درد عشق قناعت ‌کـــن از تجـــمل امکان



دل‌شکسته در این انجمن شکست‌ کلاه است



و یا دل شکسته حکایتگر درد عشق است :



دل شکســــته ره درد واکــــــند ورنـه



لبم چو ساغرتصویر از فغان خالیست



مفهوم بیت :



دل به سبب کم ظرفی طاقت  نتوانسته است



احرام آزادی بسته شایستگی و صلاحیت



ورود به حریم کبریائی که بمنزله ی نیل آدمی



است به آزادی و آزادگی و فلاح و رستگاری



، را بیابد . مگر جام دل به سنگ بیاید - 



بشکند – و در آن مقام عذر خواه گردد .



بیــدل اندر جلوه‌ گاه حسن طاقت‌ سوز اوست



جوهـر حیـــــرت زبـان عـذرخـــواه آییـــنه را



ناگفته نماند که عذر خواه گردیدن دل به



معنای پذیرش تقصیر دل است درنبستن



احرام آزادی:



در جناب ‌کبریا جز نیستی مقبول نیست



خدمت اندیشــــیدن ما موجد تقصیر شد



و :



تنگی این کوچه‌ها پهــــــلو خــراش آماده کرد



دل اگر می داشت وسعت بود بی‌تقصیر جنگ



والسلام


کلمات کلیدی این مطلب :  شرحی ، بر ، غزلی ، از ، بیدل ، {قسمت ، هشتم ، «احرام ، آزادی»} ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/13 در ساعت : 22:23:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  1406


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/9/14 در ساعت : 18:41:59
سلام حاج محمدی عزیز
مطالب شما را مداوم پی گیر هستم .
عقیده دارم این گونه نوشتن و واکاوی برای وضوح تاریخ ادبیات گذشته ما بسیار مفید خواهد بود.
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ
&&&&&&&&&&&&&&
سلام بر شما جناب آقای علی پور
سپاسگزارم از نظر لطف شما دوست عزیز .
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/9/14 در ساعت : 16:27:34
سلام و عرض ارادت
دست مریزاد استاد ، بهره بسیار حاصل آمد ازین شرح بلیغ و شیوا
این ایام تسلیت باد
&&&&&&&&&&&&
سپاسگزارم استاد عزیز . همچنین ایام سوگواری اهل بیت پیامبر اسلام بر شما و همه ی شیعیان داغدار تسلیت باد .
محمد حسین انصاری نژاد
1390/9/15 در ساعت : 23:12:57
سلام شاعرجان آگاه ونكته سنج
اين مبحث شيواي بيدلي راخواندم وبهره مندشدم.
دلتان همواره روشن بادوقلم تان سرشار.

&&&&&&&&&&&&&&

سلام بر شما جناب انصاری نژاد عزیز
سپاسگزارم از شما و محبت و لطف بی دریغتان / در آن مورد هم به چشم در فرصت مقتضی با شما تماس می گیرم .
علی اکبر مقدم
1390/9/15 در ساعت : 18:9:32
سلام
تمنا دارم از استاد استمراراين دفتر
دل ناچيزما را تو به بيدل ميدهي اخر
*************
درود بر شما جناب مقدم / ممنونم از محبت شما .
سعید سلیمانپور ارومی
1390/9/15 در ساعت : 21:53:11
"بیدل از فهم کلامت عالمی دیوانه شد"
بلکه شرح دوست آنها را ز نو عاقل کند!!

سلام و درود بر برادر عزیز

***************

سلام علیکم ورحمة الله و برکاته
بسیار سپاسگزارم از شما جناب سلیمانپور عزیز .
بازدید امروز : 29,828 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,194,139
logo-samandehi