ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تاخنجر،حنجر ِتورا می بوسید


 



تاخنجر،حنجر ِتورا می بوسید



بازوی بـــرادر ترا می بوسید



خورشیددرآن دم به زمین آمده بود



بی واسطه پیکر ِتورا می بوسید



 



***



 



بر نیــزه عاشقی سَری می باید



براین لب ِتشنه کوثری می باید



آن تیر ِسه شعبه بوسه گاهش بی شک



برحنجرِسرخ ِاصغری می باید



 



 



اززبان یگانه بانوی کربلا



 



من دیده ام آفتاب را برنیزه



سرمنشاء نورِناب را برنیزه



وقتی (انی رایت...)رامی گفتم



زیبایی بی حساب را برنیزه



***



تاریش ِبه خون خضاب رابوسیدم



پیشــانی ماهتـــاب را بوسیدم



آن ظهر،به جای مادرم زهرا،آه



من حنجـــر ِآفتــاب را بوسیدم



***



 



 



 


کلمات کلیدی این مطلب :  تاخنجر،حنجر ، ِتورا ، می ، بوسید ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/10 در ساعت : 12:56:35   |  تعداد مشاهده این شعر :  1114


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1390/9/10 در ساعت : 20:0:8
آفرین.همه فاخر و دلنشین و قابل ترحیب است...اما رباعی آخر جای حرف دارد:تا ریش به خون خضاب را بوسیدم:اولا کلمه ی ریش برای شعرهای جدی کاربرد جالبی ندارد.ثانیا منظورتان بوسیدن حضرت زینب سلام الله علیها محاسن امام حسین صلوات الله علیه است؟این درست نیست چون سری بر بدن مطهر نبوده.نکند منظورتان مولا علی علیه السلام است؟که این هم مقصود رسایی نیست...یا علی.

سلام استاد خوش عمل عزیز وارجمند
سپاسگزارم ازدقت نظر و اظهارلطف جنابعالی

واما استاد عزیز :حضرتعالی بهترمیدانید چه موقع حضرت زینب به آقاابا عبدالله فرمود بیا تا زیرگلویت راببوسم چون مادرم حضرت زهرا سفارش کرده بود؟واین حقیر جهت یادآوری محضر شریفتان عرض می نمایم؛ زمانی که حضرت بعدازچندین نوبت حمله به لشکر کفر به خیمه گاه برگشته بود - وسرتاپای او خونین ومالان بود فی الجمله ریش مبارکشان - ومی دانست که دیگه لحظه وداع رسیده است ومی بایست آخرین وصیتهای خودش رو به اهل بیت بفرماید و... ودیگراینکه برای بوسه زدن چه محاسنی بهترازمحاسن برادری مثل حسین آنگاه که بدانی دیگربار دیدن جمالش برایت غیر ممکن خواهدبود...
مصطفی معارف
1390/9/12 در ساعت : 9:19:3
زیبا بود اجرتان با سید الشهدا ما را از دعای خیرتان بی نصیب مگذارید
موفق باشید


سلام آقای معارف بزرگوار
متشکرم ازلطفتون .محتاج دعاییم
موید باشید
مصطفی پورکریمی
1390/9/10 در ساعت : 22:46:41
سلام جناب سید ابوطالبی نژاد عزیز

بسیار زیبا و دلنشین بودند ..... جسارتا زیبایی دیدن حضرت زینت سلام الله علیها و بیان آن جمله در مجلس یزید علیه العنه " راضی بودن به رضای خداوند متعال است" نه این برداشتی که شما داشته اید . زیبایی بی حسابی که شما ذکر کرده اید انگار از دیدن آن تابلوی دردناک لذت می برده اند .....


سلام آقای پورکریمی بزرگوار
سپاس ازاظهارنظرتون
اما آیا دراینجا بنده بیان نموده ام که فقط یک سر برنیزه دیده ام وآن سر زیبا بود؟!! دوست عزیز شما بفرمایید،بنده ، چرا گفته ام آفتاب را که سرمنشا ء نورناب(عشق ناب، حقیقت ناب) - که نورانیت آن فراگیر بوده وتاهمیشه ایام برجهان وجهانیان نورافشانی خواهد کرد - است رابرنیزه دیده ام؟!!!
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/9/11 در ساعت : 7:44:10
سلام و عرض ارادت
،،،،،،،،،،
رباعیات پر شور و دلنشینتان به دل نشست ، مأجور باشید


سلام استاد نجوای عزیز وارجمند
ازاینکه این حقیرراهمیشه شرمنده الطاف ومحبتهای حضرتتان می نمایید سپاسگزارم
سرافرازباشید وپایدار
ابراهیم حاج محمدی
1390/9/10 در ساعت : 14:39:24
با سلام بر سید جلیل و بزرگوار
رباعی هائی بس زیبا و ستودنی سرائیده اید دست مریزاد .

سلام آقای حاج محمدی عزیز وبزرگوار

سپاسگزارم ازلطف وحسن نظر حضرتعالی
مستدام باشید
علی اکبر مقدم
1390/9/11 در ساعت : 23:33:5
با سلام بر سيد بزگوار
افرين حق مطلب را نسبت به جدتان در حد توان ادا نموديد
اجرتان بينهايت نزد جدتان
التماس دعا

سلام آقای مقدم بزرگوار

متشکرم ازحسن نظرتون
خدا کنه اینطوری باشه ومن تونسته باشم ذره ای دینمو ادا کرده باشم
سربلندباشید وپیروز
بازدید امروز : 36,381 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,994,981
logo-samandehi