ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«حسرتی جانکاه»
«حسرتی جانکاه»
 
باورنمی کردم بگیری سخت راهم را
با لشکر غم  بشکنی پشت سپاهم را
 
باورنمی کردم ببندی چشم هایت را
دیگر نبینی چهره ی فریاد خواهم را،
 
تنها امیدم را بگیری درچنین فصلی
ویران کنی بادست خود این جان پناهم را
 
اصلا تصور هم نمی کردم در این غربت
ازدست خواهم داد روزی تکیه گاهم را
 
باورنمی کردم که یاری سنگدل باشی
یعنی که دیگر نشنوی جانسوز آهم را
 
خط می زنی نام مرا این گونه از ذهنت
خط می زنی آن خاطرات بی گناهم را
 
دیگر سلامم را جوابی هم نخواهی داد 
در حسرتی جانکاه بگذاری نگاهم را
 
باور نمی کردم در این شب های دلتنگی
از آسمان،از من، بگیری ساده  ماهم را
 
در پیش چشم دیگران،بی هیچ تقصیری
ویران کنی آن  حس و حال نیک خواهم را
 
ای کاش می دیدی به روی گونه هایم،صبح
تصویری از شب گریه های راه راهم را
 
آن روزها،در ذهن من هرگز نمی گنجید
با دست های خود بسازی قتلگاهم را !
 
کلمات کلیدی این مطلب :  حسرت،جانسوز، دلتنگی،سنگدل، تکیه گاه ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1397/5/19 در ساعت : 20:15:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  567


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

خلیل ذکاوت
1397/5/20 در ساعت : 8:50:51
سلام استاد.
ای کاش می‌دیدی به روی گونه‌هایم، صبح/تصویری از شب‌گریه‌های راه‌راهم را

درود و دست مریزاد
خدابخش صفادل
1397/5/20 در ساعت : 13:13:9
درود وسپاس جناب ذکاوت!
بازدید امروز : 3,309 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,959,702
logo-samandehi