شعله ور گردیده ایم از آز آقازاده ها
مثبت است از بس که یارب فاز آقا زاده ها
کس نیابی در زمین خوش رقص تر از خِنگ ها
کوکِ کوک است ای خدا تا ساز آقازاده ها
ول معطّل بار الها تا کمیتت هست لنگ
هست بر عرش تو زیر انداز آقازاده ها
کهنه کارند این ظریفان بس که با رندانگی
خون مکیدند از رگ ما تازه آقا زاده ها
یک پشیز ارزش ندارد آه مظلومان دهر
هست اگر بالا عیارش گاز آقازاده ها
هست بر قالیچه ی نابش سلیمان بس دمغ
مانده حسرت بر دل از پرواز آقازاده ها
صد هزاران بار خود را کشت ابلیس از حسد
سر مگر آورد در از راز آقازاده ها؟
منگ اگر دیدی که شد شیطان ملعون شک نکن
حیرتش گل کرده از اعجاز آقازاده ها
تن به ذلّتها نده ای مرد عاقل چون که هست
ذلّتِ ما مایه ی اعزاز آقازاده ها
تا کی آقاها کِشَند آسوده خاطر نازشان؟
نازشان دارد مگر اندازه آقازاده ها؟
تا بهار ما خزانی شد به غفلت بی درنگ
می شود لوس آنجلس قفقاز آقازاده ها
چندش آورتر در این کشور نمی یابیم از
پا و دستان دراز و باز آقا زاده ها
مملکت هرگز مصونیت نخواهد داشت از
نیّتِ شرِّ شرر پرداز آقازاده ها
کُرّه ی اسبی لگد بر کُرّه خر هرگز نزد
می زند طاووس ما را غاز آقازاده ها
من یقین دارم ندارند آری اصلا حوریان
جلوه ای زیباتر از ساناز آقازاده ها
دادِ ما بستان از آقاها خدایا رُند و نقد
چون که نستانند آقاها زِ آقازاده ها