سلام و سپاس بانو افلاکی عزیز
سروده زیبا و لطیفی خواندم
وزن شعر فعلاتن فعلاتن فعلتن فع لن است
ظاهرا حواستان نبوده و در سه مصرع زیر، وزن به اندازه یک رکن بیشتر شده :
بالش برگ گلم همنفس سنگ و کمی خشت شده
ای نسیم سحری راه به سمت دل ما کج کردی!
رخصت از باغ گرفتی چمن نم زده را رج کردی
************
همچنین در ابتدای شعر گفتید:
سحر از غنچه شنیدم که جهان زشت شده،
و در بیت ماقبل آخر گفتید
سحر از غنچه شنیدم که جهان زیبا شد
این تغییر دیدگاه بدون فاصله زمانی یا زمینه سازی لازم، قابل هضم نیست
به نظرم اگر بیت اول اصلا نبود، و شعر از
صبحدم ژاله که قل خورد و ...
شروع می شد، شعر با روند بهتری شروع و ادامه می یافت و این تناقض هم رفع می گردید.
ضمنا در بیت
یک طرف رسم گل و شادی محبوب و صفا
طرف دیگر این دشت فقط صنع خدا
این تقسیم بندی جالب نیست. چون به هر حال همه اینها که توصیف کردید، صنع خدا هستند.
در هر صورت یک بازبینی مجدد لازم است
قلمتان مانا ... برقرار باشید
سالومه افلاکی
1397/4/24 در ساعت : 13:25:18
سلام و عرض ادب
ممنون از حسن توجه شما
|