تا بهار آمد قناری ها غزل گستر شدند
	   برقفس محکوم  آن جمع چمن باور شدند
	   تا صدا و نغمه باشد بسته می ماند قفس
	    مرغ های بی صدا کی در قفس پرپرشدند؟
	  دام،  دامن گیر زاغ و جغد  بد ترکیب نیست
	  کبک و کفترها شکار حیله، یک لشکر شدند
	    دارکوبی نوک به داری زد که یعنی بشکنید
	    این قفس هارا که  سدّ عالم  دیگر شدند
	  ازشکافِ  تور ، ماهی ها به دریا ریختند
	   ازخطربرگشتگانِ  موج ، ماهی تر شدند
	   پرچم  دل را به  بام  صبح آزادی  زدند
	    پاک بازانی که با خون  واردِ محور شدند
	    عاشقان و  راهیانِ  خط پایان ناپذیر 
	    باغزل های  مقدس  ثبتِ بر دفتر شدند
	 سرسپر کردند یا سینه ،  چه فرقی می کند
	  جان فدا کردند تا جمعی سر و سرور شدند
    
موضوعات  : 
    
       تاریخ ارسال  :  
1397/3/23   در ساعت   :    23:11:30
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
286
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.