ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خواب بی تعبیر
خواب بی تعبیر
نهادم پا به هر جمعی ندیدم مهربانی را
ز یک رنگی تهی دیدم سراسر زندگانی را
جوانی رفت با افسرده حالی و پریشانی
نبوییدم گلی از باغ پرشور جوانی را
جوانی را ندانستم چه بود آن قدر می دانم
که این دوران گذشت اما ندیدم شادمانی را
به رویم بود در ها بسته هر جایی که رو کردم
و در دل داشتم کوهی ز غم های نهانی را
دبستان و دبیرستان چه جانی بر لبم آورد
گرفتم تا که از دولت جواز لقمه نانی را
مرا ژن های خوب من فرستادند دانشگاه
شدم من رتبه ی اول ندیدم کامرانی را
چه امید و چه شوقی داشتم در این دو روز عمر
مرا شد خواب بی تعبیر، امید از عمر فانی را
"رها"چون تار و پود هستیت بر باد رفت آن گاه
چه حاصل تا دهندت وعده های آن چنانی را
علی میرزائی"رها" 
کلمات کلیدی این مطلب :  مهربانی ، زندگانی ، جوانی ، دبستان ، دبیرستان ، ژن ، دانشگاه ، عمر ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/2/23 در ساعت : 12:35:19   |  تعداد مشاهده این شعر :  511


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صمد ذیفر
1397/2/23 در ساعت : 13:32:9
سلام
و درود بر جناب استاد میرزایی عزیز
قلم تان همواره نویسا
ان شاءالله
____________________
سپاسگزارم از محبت شما
مهدی سیدحسینی
1397/2/31 در ساعت : 3:23:36
درود
ماندگار باشسد
+++++++++++++++++++++
سپاسگزارم
محمدرضا جعفری
1397/2/23 در ساعت : 16:49:59
درود خدای متعال بر شما استاد عزیز / خواندم و آموختم
_________________________________
سپاسگزارم از محبت شما
بازدید امروز : 5,628 | بازدید دیروز : 50,765 | بازدید کل : 124,607,697
logo-samandehi