«السلام علیک یا مذل الکافرین المتکبرین الظالمین»


در این بازار آجر شد به نامت نان بسیاری

ولی گرم است بازار دکان داران بسیاری

نبودی سالها در گوش این خلق سخن نشناس

به لحن عمر و عاصی خوانده شد قرآن بسیاری

زمان ذوالفقارت می رسد یک روز و می دانم

به دشنام علی خواهد رسید ایمان بسیاری

نه بی تو سوره ی نصری نه والصبحی نه والعصری

«لفی خسر»ست عصر جمعه ی انسان بسیاری

تو می آیی دعای مستجاب مادرت هستی

و می آید به استقبال تو باران بسیاری

• (0) نقد ها
• (0)نظرات غیر اعضا
• (1) نظرات کاربران

حسین وفا 1397/2/16 در ساعت : 22:54:0 آفرین ... بسیار زیبا درود به این قلم و اندیشه و شاعرانگی لذت بردم از خواندنش سپاس ... هزاران جناب خانمحمدی گرامی