وقتی مجبوری بر خلاف میلت  حرفی بزنی یا خواسته ات را در پس ناکامی ها  پنهان کنی از خودت ویرانه می سازی اما ناگهان از میان خاکسترت ، وجودی سراسر جرات قد علم می کند .
چنان تو را پیش می برد که گویی ویرانه ای نبود و تو از عشق جوانه می زنی ، پر میکشی به اوج و سعادتمندانه در حریم خودت شکوفه می زنی

بلند شو و از آفتاب بخوان از شهاب  از نور ملکوت 

خداوند از ویرانه های انسان وجودت ، انسان تری خلق می کند که تو را  در پوشش ابرهای آسمان با نم باران  شهامت غسل تعمید می دهد و به تو می فهماند جانشین خداوندی ای خلیفه بزرگ هرچه اراده کنی فراهم است پس بخواه و بخوان تا اجابت کند تورا  

زیباتر ین مظهر بندگی سجده است و اوج انسانیت تقوا 

برابر خداوندی سجده کن که در این دنیای هزار لایه حتی موری را به حال خود رها نمی کند چه برسد به تو که جانشین او بر زمینی و تمام فخر خداوند خلق توست چرا که خودش پس از خلق تو گفت فتبارک الله احسن الخالقین 

به خدایت اعتماد کن تا بالا روی ، آرامش یابی و راهت را بیابی 

ببخش تا بخشیده شوی  رها کن تا رها شوی  بلند شو تا دنیا به حرمت قامت سربلند تو تمام قد بایستد و از قدم گذاشتن تو بر زمین خاکی به خو ببالد

جهان خداوند زیباتر از نگاه تلخ واماندگان اسیر است  از پوسته انزوا بیرون بیا و بدان همواره بهترین راه و بهترین  تصمیم  وجود دارد