ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کلید... -طنز

"کلید ..."
خواب دیدم عبید زاکانی
با من و شاعران تهرانی
همه مهمان حضرت عشقیم
تا که بر پا شود غزلخوانی
هر کسی درسرش خیالی داشت
شعرهایی که خوب می دانی
شاعری عاشقانه ای را خواند
از بهار و بنفشه درمانی
شاعری با ترانه های قشنگ
خواند شعری ز نابسامانی
آنکه پولش شبانه غارت شد
گفت از خاوری و زنجانی
شاعری از سرای تهرانسر
معترض شد به "فضل رحمانی"*
گفت: در این جهنّم سوزان
چون قناری شدیم زندانی
کودکان تشنه اند و بی نان در
حسرت سیب سرخ لبنانی
ما که از درد این و آن گفتیم
نامه ها را چرا نمی خوانی؟
آسمان تیره شد دلم لرزید
بی قرارم زمکر شیطانی
رفته کشتی به سمت اقیانوس
شیخ بر منبر و سخنرانی
اشک جاری شد از دو چشم یکی
گفت: بیزارم از مسلمانی
شاعری آرزوی رفتن کرد
از جهان با دو شعر خاقانی
شاعر دیگری رسید از راه
با غزل در هوای بارانی
آرزویش غروبِ غم بود و
نا امید از کلید روحانی
میکروفون تا بدست من افتاد
بندهخواندم دو بند تنبانی
هدیه کردم سروده هارا بر
حضرتش در زمان بحرانی
11 / 10/ 96

کلمات کلیدی این مطلب :  عبید ، زاکانی ، بهار ، بنفشه ، خاوری ، زنجانی ، فضل ، رحمانی ، تهرانسر ، قناری ،

موضوعات :  اجتماعی ، طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1396/10/12 در ساعت : 16:8:32   |  تعداد مشاهده این شعر :  685


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 18,592 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,977,192
logo-samandehi