بـبـار ای نـم نـم بـاران چشمم
نـمـی خـشـکـد بـه لطفت آستینم
<>
مـنـم آن مــاهی تنـگ شب عید
غـریـبـی در میـان هـفـت سینم
................................
درود و سلام وافر خدمت استاد ذیفر عزیز و گرانقدر و فرزانه و فرهیخته... اگرچه فرموده اید:
سرودن را نمی خواهم چو باشد
دلـیـل شـعـر گـفـتـن آفـریــنــم
لیکن آفرین دارید و آفرین دارد این ابیات خالصانه و دلنشین... آفرین! ... و سلام.
<>::«««««::<>::»»»»»::<>
ای جانم
ببینید کی اومده
نور چشمم .. سرور عزیزم.. به والله
چند روز بود جلوی چشمم بودید
بر گشته بودم به اشعار گذشته کامنت های پر مهر شما را می خواندم
الان هم اشک ذوق چشمم را پر کرده
خیلی خوشحال شدم
از اینکه سلامت هستید
استاد ادب و معرفت جناب دکتر افخمی عزیزم
دنیایی سپاس