ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بانوی صبر

فانوسهای دشت خاموشند
خورشیدها از نیزه می تابند
در خیمه ها از درد تنهایی
آیینه ها با اشک می خوابند
 
دریای غمگین در سکوتی تلخ
بعد از برادرها چه تنها رفت
موجی خروشان و پریشان شد
از قله های صبر بالا رفت
 
الماس غم از چشم می بارید
غرق تماشا بود و باران شد
خورشید رفت و آسمان لرزید
گویی قیامت بود و طوفان شد
 
در خیمه ها زنجیری از غم را
آن شب به پای آیه ها بستند
تنها پناه خیمه را بردند
دست خدا را سایه ها بستند
 
از چشمها سیلاب خون جاری،
می گشت دنبال کبوترها
آتش میان خیمه ها افتاد
شد شعله ور بال کبوترها
 
غرق هجوم تلخ تاریکی
افتاد چشمش سمت سرنیزه
آرام زانو زد میان دشت
گفت السلام ای ماه بر نیزه
 
آرامش این لحظه های من!
آیینه ی چشمت تماشایی ست
هر جا نشانی از تو می بینم
تکرار در تکرار زیبایی ست
 
گفت السلام ای ماه بر نیزه
از نیزه خواهر را تماشا کن
رنج تمام زخم ها با من
زخم زبان ها را مداوا کن...
 
 محبوبه راه پیما


 
کلمات کلیدی این مطلب :  محبوبه راه پیما ، چهارپاره ، بانوی صبر ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1396/7/27 در ساعت : 11:58:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  1025


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1396/7/27 در ساعت : 22:24:28
در خیمه ها زنجیری از غم را
آن شب به پای آیه ها بستند
تنها پناه خیمه را بردند
دست خدا را سایه ها بستند

هزاران درود بر شما باد خانم محبوبه راه پیما / اجرتان با سید و سالار شهیدان آقا امام حسین ع /خوشا بحالتان که برای اهل البیت ع اینقدر با احساس می سرائید / بی تردید عنایت آل الله شامل حالتان است ان شاالله تعالی / التماس دعا دارم
محمدرضا جعفری
1396/7/27 در ساعت : 22:24:28
در خیمه ها زنجیری از غم را
آن شب به پای آیه ها بستند
تنها پناه خیمه را بردند
دست خدا را سایه ها بستند

هزاران درود بر شما باد خانم محبوبه راه پیما / اجرتان با سید و سالار شهیدان آقا امام حسین ع /خوشا بحالتان که برای اهل البیت ع اینقدر با احساس می سرائید / بی تردید عنایت آل الله شامل حالتان است ان شاالله تعالی / التماس دعا دارم
بازدید امروز : 37,917 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,996,517
logo-samandehi