درود خانم دکتر. نوابغی مثل شما هیچگاه درک نمیشوند.مگر بحر در کوزه میگنجد؟
مگر اورست را میتوان در موزه طبیعت تاکسیدرمی کرد؟
مطئمنا آنچه در پروفایلتان نوشتهاید قطرهای از فضائل بیشمارتان است.کاش شاعر مغرضی که علیه شما برای من پیغام خصوصی فرستادهاست یک بار آن را میخواند«دکترای ادبیات پارسی و فرانسه - دکترای فلسفه مترجم زبان های روسی ، آلمانی ، انگلیسی ، فرانسوی و عربی و با انبوهی تجربه» و بعد در برابر علم سر خم میکرد.حالا اگر در برابر «انبوهی تجربه» زبان هتاکش را در کام فرو میکشید.اما دریغ.گویا استاد شفیعی این را درباره دکتر پروین سیما سروده است که:
باید بچشد عذاب تنهایی را
مردی که ز عصر خود فراتر باشد
و شما نه تنها از عصر خویش که به زعم حقیر از عصر فردا نیز فراترید و این تعارف نیست.
اما برگردیم سر حکایت آن بیتمیز.با نهایت شرمندگی و عرض پوزش پیغام خصوصی آن شاعر وقیح را عینا ذکر میکنم و جواب دندانشکنم را نیز به او ذکر خواهم کرد:
سلام آقای سلیمانپور
واقعا هالوییها!این چرت و پرتها چیست مینویسی؟متوجه نشدی این «خانم پروین سیما» اسم مستعار یک شاعر آقاست و در اصطلاح اکانت فیک است؟!با کل عکس و اطلاعاتش؟ پایین شعر این شعر آقای خوش عمل:
یک جنگل/خاطره با من/یک دریا/خاطره با تو/شاید بشود پیوندی زد/بین جنگل و دریا/با طاق نصرتی از گل/یا با ستاره ی دریایی!
این دلقکبازی ها و لودگیهای پایینی را کردهاست و باز متوجه نمیشوی؟؟
«عالی و هدفمند وگردونه ای چند وجهی.فلذا اگر همین سوژه را به وضع خاورمیانه تشبیه کنیم ، جنابعالی حضور فیزیکی داعش را با شدتی خاص محکوم کرده اید و اوضاع لیبی و سوریه و عراق را به نگاهی دگر بررسی کرده اید و همه ی عوامل مهم و استراتژیک غرب را به چالش واداشته اید ، ولی دوست دارم از قلم حضرتعالی بخوانم که چرا ماجراهایِ سفارشی غرب ، در بحبوحه ی بحران ارتش سرخ در عصری که جنگ ستارگان مطرح گردید اینقدر ذلت دیدند و چرا اروپای شرقی در زمانی که با ترکیه انعقاد قرارداد نفتی محقق می شود ، یک بلوف سیاسی موجب دست درازی مکزیک به منافع لیبی می شود.مرسی»
این خزعبلات به کنار
خداییش صدها شاعر در این سایت عضوند یکی بیاید و بگوید این یعنی چه:
شیرچی/قنداقی بود/امانبود/تا دوبله پارک نکنیم!!! دکتر سیما
یا این:
ماهی/ماهی/جام جهانی/جهانی تا ماهی/تی تی تی !!! دکتر سیما
چه جور شاعر و ادیبی هستی که متوجه نمیشوی این بابا آمدهاست به خیال خودش شاعران را سر کار بگذارد؟!کل شعرش را که عوض کرد و شما آمدید گفتید چرا عوض کردهاید؟ سریع شعر را به حالت اول برگرداند و به شما پاسخ داد که:
«شعر تغییر نکرده ولی نوع نگاه شما عوض شده و یا شاید امر مشتبه شده و یا برای توضیحات بیشتر آمادگی ندارید»
بعد شما با آن ادبیات مسخره و ایسم و میسم آمدید گفتید با دیگر شاعران درباره شعرتان بحث کردیم و عکس شعر موجود است و ... شعر را به حالت اول برگرداند و کامنتش را هم که نوشته بود «امر مشتبه شده» بالکل عوض کرد و نوشت:
«بنده پیش بینی کردم که ممکن است برداشت ها از آن شعر سخت شود فلذا همان شاکله قبلی را آوردم ، که البته معانی هر دو یکی است و دغدغه جزئیات مهم نیست مرسی»
این دروغگویی و دودوزهبازی در سایت چه کار میکند؟
شاعر و ادیب گیج و گولی که شما باشی حساب فرهنگ و ادبیات مملکت با کرام الکاتبین است!»
**
بانوی علم و اندیشه و سیاست واقعا شرمنده از نقل این اراجیفم اما در دفاع از شما که نه، در دفاع از فضیلت و علم بیپایان شما، پستی مستقل در دفاع از شما و شعر شما خواهم نوشت تا سیهروی شود هر که در او غش باشد.ارسطو و افلاطون و فیثاغوروث هم در طول تاریخ تهمتها شنیدند و تا جاییکه بنده تحقیق کردهام دم بر نیاوردهاند.از اینجا به آن شاعر هتاک اعلام میکنم که فیک من و توایم:چو بشنوی سخل اهل دل مگو که خطاست. منتظر پست اختصاصی و توفانی من باشد.