به ناز لیلی ما عالمی خمارانند
که این قبیله ز اقوام ناز دارانند
پریش کن سر زلفی خراب کن مارا
که بستگان کمند تو بی قرارانند
به سوگ زلف تو بی اختیار می گریند
همان کسان که به دل صاحب اختیارانند
تو را محبت و ما را نیاز رسوا کرد
((وگرنه عاشق و معشوق رازدارانند))
به خون اشک تو سوگند آدمت هستیم
اگر چه آدمیان . ما ز خویش میرانند
روا نباشد اگر یار دست رد بزند
((که مستحق کرامت گناهکارانند))
به خال کنج لبت کنج قلبمان روضه ست
که مردمان دودیده چو سوگوارانند
هزار سال گذشت از غروب عاشورا
هنوز روضه ی ما ده تن از سوارانند...
تمام قافله ی کربلا شهید شدند
که قاتل اسراء قوم نیزه دارانند
به یک حسین وجود از گناه میشوییم
که در طریقت ما بی دلان چه حیرانند
*
**
***
به دل محبت در دانه دخترش داریم
دخیل بر نخ خاکی معجرش داریم
کلمات کلیدی این مطلب :
ناز ،
لیلی ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:4:5
| تعداد مشاهده این شعر :
1006
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.