ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



راهی نیست
گفت آخر ما چرا نعمت زوالی می کنیم
خاک در سرچشمه های لایزالی می کنیم

گفتم آری با شما البته خوش خواهد گذشت
سیر آفاقی به دنیای خیالی می کنیم

از بهشت افتاده ایم و در کویری داغ و خشک
وقت خود را صرف گلدانهای خالی می کنیم

دیگر آن جام جهان بین نیست با ما خویش را
گاه گاهی سرخوش از جامی سفالی می کنیم

تا در این تاریکی مطلق دری پیدا شود
دست بر دیوارۀ شب کورمالی می کنیم

در فضایی بسته و تاریک گیر افتاده ایم
جستجوی راه های احتمالی می کنیم

گاه سر را در گریبان می بریم و های های
سینه را با گریه از اندوه خالی می کنیم

دانه های اشک می افتد به دامن چون انار
یادی از آن روزهای پرتقالی می کنیم

هیچ راهی نیست اما خون دلها می خوریم
تا به خود این نکته را سربسته حالی می کنیم

#غلامعباس_سعیدی
کلمات کلیدی این مطلب :  راهی نیست ،

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1396/7/11 در ساعت : 8:3:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  545


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

پروین سیما
1396/7/12 در ساعت : 13:30:46
دغوتید به شعر معنا
غلامعباس سعیدی
1396/7/12 در ساعت : 20:45:27
درود و سپاس
پروین سیما
1396/7/18 در ساعت : 19:57:29
خوب بود
توصیه بنده به همه شاعران این است که نگاهتان باید دنبال حل مسئله باشد نه اینکه معمای دیگری بسازید که آن هم خود مشکلی دگر بشود.

البته مقصر شما نیستید ، ادبیات انحرافی از زمان سلجوقیان تا امروز به جان فرهنگ ما افتاده و نتیجه اش این می شود که جنابعالی و ...بیایند و اینقدر در ارائه مطلب و موضوع مبالغه کنند که برای خودی شبهه انگیزی شود و دیگران هم ادبیات غنی ایرانی را به استهزا بگیرند . حالا قصد توهین ندارم ولی باید آنچه نوشتنی است با اندیشه باشد و مشاوره .

بنده حاضرم قبل از اینکه اشعارتان را روی سایت بیاورید به شما مشاوره دهم / مرسی
غلامعباس سعیدی
1396/7/19 در ساعت : 11:23:27
بسیار سپاسگزارم بانو پروین سیما

زنده باشید
بازدید امروز : 30,214 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,988,814
logo-samandehi