ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در باب تانیث!(منظومه ی خواندنی)


همسری  دارم     که   غرغر   می کند



کاسه ی     صبر  مرا    پر    می کند



اشک  چشمم   از   ستمهایش      مدام



همچو    آب   چشمه شرشر    می کند



چون   تنور   بربری  از  دست   او



کله   هو هو  سینه   گرگر    می کند



شیشه ی  ترد   دلم  را روز و  شب



خرد    با    چندین    تلنگر  می کند



شوهر   اویم  حقیقت    لیک    وی



بنده   را    نوکر   تصور  می کند



کار   از   من   با  تغیر   می کشد



امر   بر  من   با تبختر     می کند



طعنه های    نیشتر   مانند     او



کار   صد   کیلو  نشادر   می کند!



مشکل   ما   را  دقیقا  حل و فصل



لنگه   کفش  و   پاره  آجر می کند



بعد    هر   دعوا   که مغلوبش منم



غالبا    از   خود     تشکر می کند



صبح   تا  شب  کار او غرغربود



شام   هم    تا  صبح خرخرمی کند



بیست  روزاز ماه بابنده ست قهر



هی    تکبر      هی تفاخر می کند



اول   هر   برج  چون گردد پدید



صلح   با   مکر  و  تبحر می کند



مهربان می گردد و  دلسوز لیک



بنده   می  دانم    تظاهر می کند



بی  طمع  هر گز نمی گوید سلام



گر   سلام  بی   طمع... می کند



تا   سخن   نازکتر از گل گویمش



زاشک خود دامن پرازدر می کند



بر   حقوق  بی دوام  من   نگاه



زیر    چشمی  با  تحسر می کند



گر   زبان  خوش مرا حالی نشد



ناگه  اقدام   از   تهور  می کند



یعنی  این که همچوتوپ فوتبال



کله ام   از  چند  جا  قر می کند



الغرض «شاطرحسین»ازدست او



ناله  همچون   ماده  اشتر می کند



رشته ای  بر  گردنم افکنده  زن



می کشد   تا  می شوم تسلیم من!



******



زن   مگو  در   خانه  دارم زلزله



بدعنق  افزون طلب    کم حوصله



در   جگر خواری بود همپای هند



در  قساوت  بسته   دست  حرمله



هر  زمان  از  فتنه جوییهای  او



در   محل   برپاست شور و ولوله



می رود   از  خانه ی ما تا به عرش



شیون  و  غوغا  به جای  هلهله



دارد   از   جورش عموجان شکوه ها



آرد   از  او  نزد  من   خالو  گله



نعره اش  چون  توپ  باشد دلخراش



غرغرش   همچون  نفیر    چلچله



مادرش  می گفت چون  زادم  ورا



گاز  زد  بر پشت  دست    قابله



تشنه   تا   دریا   برد   باز آورد



تشنه تر  یک  نه هزاران قافله



روزهای    ابتدای      ازدواج



بود   با  من یکزبان  و  یکدله



شوهر  آزاری  به او  آموختند



بیگم آغا  کوره و  شهلا   شله



کم کمک   افتاد  با   کج خلقیش



بین  من   با  او دوفرسخ فاصله



ناروا  می گوید  و   جوید  روا



ناسزا   می گوید و  خواهد  صله



می کند  اسراف  و می ریزد غذا



بی که  گردد  سرد    توی مزبله



بس که   حنظل  ریخته در کام من



می برم  حسرت به بخت  حنظله!(1)



بر   تنم    افتاده   طاعون   سیاه



می خورد   سلولهایم        آکله



کاش  بابایش   بد  از  اول عقیم



یا   نمی شد  مادر  او    حامله



کاش  من  هرگز  نمی گفتم قبلت



کاش  او  هرگز   نمی گفتی بله



یا  ابویحیی(2)  کمک  کن   تا  مرا



خود   رها   گردانی از اینسان تله



خواهم  آیا  رفت  از این محبس برون؟



خواهم آیا  شد  از این  دوزخ  یله؟



رشته ای بر  گردنم   افکنده  زن



می کشد  تا  می شوم   تسلیم  من!



******



گفتم   اینها  را... ولی  باور  مکن



جز  نکویی   با  زن  و  همسر مکن



زن  بود   ریحانه ی   باغ    حیات



خیر دان این نکته...برپا  شر مکن



هزل بود این شعر  جد  هرگز مگیر



هر   کلام    شاعران   باور  مکن



زن  جماعت   جمله  حساسند  پس



با  چنین  مخلوق   بحث و جر مکن



حرفشان   بپذیر   سمعا   طاعتا



از  برای   هیچ   ترک   سر مکن



تا   توانی  بود   با  زن   مهربان



دست  بر  قداره  و  خنجر مکن



مرد  از  دامان  زن معراج رفت



جز  قبول   گفته ی   رهبر  مکن



یار  با  مرد است  زن در هرکجا



شکوه  هر گز  در بر  یاور مکن



مرد  و  زن  باهم   برابر دان ولی



جنس  حوا   را  فقط  داور   مکن



زن   نگین   حلقه ی  آزادی است



تا  توانی   ترک  این گوهر  مکن



زن  گل  باغ  وداد و دوستی است



باغبانا! هیچ   گل   پر پر   مکن



زندگی  با  زن  شود شیرین بلی



زهر  اندر  کام  خود   شکر مکن



تا  که  زن در خانه داری یار خویش



آرزوی   گنج    باد آور     مکن



هی   مگو   جان  پسر  همسر مگیر



هی   مگو  ای  دخترم   شوهر مکن



از  وفا  و   مهربانی   گو    سخن



نزد   همسر   صحبت   دیگر مکن



گوشمالی     گر   دهد   گاهی تو را



گوش  گردون  را ز شیون کر مکن



از  دریچه  باز   گردد   با وفاش



مرد دانا!  زن  برون  از در  مکن



بنده  دارم   همسری   بسیار  خوب



این  حقیقت.....(بشنو و  باور مکن)



مرد   کی  کامل   شود  منهای زن



این   سخن  باور  نداری  مرگ من؟



********************



1-حنظله ی غسیل الملایکه



2-حضرت عزراییل


کلمات کلیدی این مطلب :  در ، باب ، تانیث!(منظومه ، ی ، خواندنی) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/8/10 در ساعت : 15:53:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  1615


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

یوسف شیردژم «افق»
1390/8/10 در ساعت : 17:52:47
سلام

بسیار زیبا بود

دست مریزاد

**********
ممنون یوسف عزیز.
میلاد سلطانی آزاد
1390/8/10 در ساعت : 17:47:1
با سلام و ادای احترام

بسیار زیبا و دل نشین بود استاد گران قدر

********************
سپاسگزارم فرزند عزیز.
حمیدرضا اقبالدوست
1390/8/10 در ساعت : 20:36:30
بسیار عالی استاد نیش و نوشتان کامل بود /پاینده و شاد باشید

******************
ایام نوشین شما مستدام باد.
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/8/10 در ساعت : 22:13:39
سلام استاد
بسیار زیبا وروان وفاخرودلنشین سروده ای، لذت بدم

اما استاد چی شد آخرش دستمالو پهن کردی؟ نکنه لنگه کفش کار خودشو کرده باشه!!

همواره درکنارخانواده سربلند وسرافراز باشید وموفق

*****************
با تشکر از شما.مثل این که ابیات پایانی را با دقت نخوانده اید.
برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/8/11 در ساعت : 8:11:40
سلام بر خوش عمل عزیز
این ها و از این قبیل است که مرا دل بسته آثار طنز شما نموده است .
وا... ما که کارمند نیستیم تا سر برج حقوق بگیریم لذا هر روز که به خانه می آییم خانم هی به دست و جیب ما نگاه می نماید ببیند آیا چکی ، چک پولی هست یا خیر البته ما هم درس مان را خوب بلدیم قرارداد که بستیم به محض رسیدن به منزل حسب وظیفه تمام و کمال پول را تحویل صاحبش می دهیم . در گوشی عرض شود که رند تر از آنیم تمام قرارداد ها را اطلاع رسانی نماییم بنابراین بعضی ها را برای خرج شخصی درز می گیریم تا چنان چه شبی ما را به خانه راه ندادند توی حیاط امام زاده ابراهیم نخوابیم و خانه ای و کسی باشد که برای ما غذایی گرم حاضر نماید...
خلاصه جناب کشیش این اعترافات ما آیا خداوند ما را بابت این گناهان عظیم خواهند بخشید ؟
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ

**************************
خودکار کم رنگ عزیز ای فرهیخته مرد وادی شعر و نقد.همه ی پسران آدم-بخصوص از جنس هنرمند و شاعر-چنین وضعیت و سرنوشتی دارند.این میراث از بدو خلقت تا امروز دست به دست گشته تا به ما رسیده.و...چه گویم که ناگفتنم بهتر است/زبان در دهان پاسبان سر است...
بهروز ذبیح الله
1390/8/11 در ساعت : 8:45:16
درود به شاعر خوش ذوق و شادی آفرین !

از این منظومه بسیار-بسیار لذت بردیم

سرسبز و شاداب باشی، همیشه !

*********************
فراوان درود بر شاعر شکرگفتار و دل آگاه حضرت بهروز ذبیح الله.مرحمت.
مصطفی پورکریمی
1390/8/11 در ساعت : 14:49:55
سلام جناب استاد خوش عمل عزیز

این طنز ارزشمند با همه ی پیچ و خمی که دارد سراسر درس عشق و زندگی ست همه ی بایدها و نباید های بین و زن و شوهر به زیبایی بیان گردیده است خیلی عالی بود موفق و مؤید باشید.

*********************
از حسن ظن و نظر شما شاعر فهیم و بصیر سپاسگزارم.
علی سعادتخانی
1390/8/11 در ساعت : 20:37:25
سلام استاد عزیز
وقتی شعر اینچنینی را در خدمت عیال بخوانی حدس بزن چه اتفاق میمونی!! رخ خواهد داد،
طنز شیوا و قشنگی بود

************************
با درود بر شما شاعر فهیم.عیال ما که خودش خواند و داد پادافره....
ناصر عرفانیان
1390/8/10 در ساعت : 16:26:49
باسلام وعرض ارادت جناب استاد خوش عمل کاشانی عزیز بسیار طنز هوشمندانه و ظریف وجانانه جذاب و پر از نوش و شکر ر یز ::احسنت براین طبع روان وهمه سر حریف آفرین

همیشه طبعتون پر جوش باد

در پناه حق عزیز

*********************
سپاسگزارم استاد ارجمند.
سیاوش پورافشار
1390/8/10 در ساعت : 18:18:3
استاد نترسید بیشتر کاربران سایت مرد هستند

**************************
تا باد چنین بادا...
ابراهیم حاج محمدی
1390/8/10 در ساعت : 22:18:50
کید زن ها را خداوند حکیم
گفته در قرآن خود باشد عظیم !!!!
( انّ کیدَکنَّ عظیمٌ)
نیست زن را هیچ شیطانی حریف
چون که باشد کید شیطانها ضعیف
( انّ کیدَ الشّیطان کان ضعیفاً )
طنز و جدّ جالبی بود . من که حاج خانم را صدا زدم با آب و تاب براش خوندم . قسمت اول رو که می خوندم می گفت خدا به آقای خوش عمل رحم کنه !!! گفتم عجله نکن بذار برسیم به آخر این سروده بعد قضاوت کن . قسمت آخر رو که خوندم هی به من می گفت یاد بگیر !!!!
جدا لذت بردیم خانوادگی از این منظومه ی فاخر و درس آموز .


**************************8
باسپاس فراوان.خشنودم از این که در لحظه های شاد زندگیتان به قدر یک شعر فکاهی سهیم بوده ام...واما در قسمت آخر شعر هم یک بیت-نیمی در پرانتز-کار را درست(!)کرده است...
سارا وفایی زاده
1390/8/11 در ساعت : 10:38:14
سلام جناب آقای خوش عمل عزیز

اثر زیبایتان را خواندم و لذت بردم.

زن بلاست و هیچ خونه ای بی بلا نمونه. آمین.!!!

زیبا بود خصوصا آخرش که تعریف از خانم ها بود.

(راستی استاد قسمت اولش رو حاج خانمتون خونده؟؟؟!!!)


********************
از شما خانم روشنفکر روشن ضمیر سپاسگزارم.در حیات خلوت اشاره کرده ام که سرودن این شعر چه پادافرهی داشت.
سیاوش پورافشار
1390/8/10 در ساعت : 17:4:24
سلام استاد خوش عمل
صد هزار آفرین با این شعر مملو از وجد و شور
از این گوهر های قدیمی بیشتر رو کنید استاد

***********************
با تشکر از شما عزیز دل باید عرض کنم این شعر فقط یک بار در گل آقا چاپ شد که تبعاتی هم داشت.راستش را بخواهید برای بار دوم هم با کلی ترس و لرز ارایه اش داده ام.خدا خودش رحم کند.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/8/10 در ساعت : 20:22:16
سلام بر استاد بزرگوار و عزیز جناب خوش عمل
طیب الله انفاسکم بسیار دلنشین و شور انگیز و دلرباست
........
طنز طناز شما زیباست لیک
بیم دارم به به و چه چه کنم
کاش می شد همسر خود را ازین
بهترین توصیف زن آگه کنم
هم بخوانم طنز را با آب و تاب
هم به عکس میل خود اَه اَه کنم
کاش می شد کاش می شد کاش کاش
در دل از آن واکنش قهقه کنم
نه ندارم تاب ماهی تابه را
می روم تا قصه را کوته کنم

************************
با سلام و درود خالصانه.تشویق استاد فرهیخته ی مفضالی چون شما هم برایم موجب مباهات و خرسند کننده است و هم تکلیف را برایم سنگین می کند.در اتاق را از پشت چفت کرده ام امشب تا عیال به لپ تاپم دسترسی نداشته باشد!!
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/8/10 در ساعت : 22:42:50
سلام مجدد خدمت جناب خوش عمل عزیز و صاجب ذوق
طنز شیرین تو دل را کرد داغ
خانه در را بست ، ماندم بی چراغ
گشته ام آواره من را هم ببر
مسجدی چیزی اگر داری سراغ

********
حضرت نجوای خوب و خوش نفس
خوش عمل را نیست مسجد دسترس
در محیط خانه اش نایاب شد
خود تو می دانی که کارتن خواب شد....
مصطفی معارف
1390/8/11 در ساعت : 12:43:41
جناب خوش عمل عزیزشما زبان حال ما را میفرمایید و داغ ما را تازه . آدم اگر حرف گوش کن باشد نمی بازه . برای در امان بودن از مکر و حیله ی آنها با ید با آنها بسازه. وگرنه می شود سه سوته درب و داغان و قراضه . قافیه آخری به حساب شرکت گازه . هر کی هم قبول ندارد ،عیب ندارد ن.....ده شب درازه. فعلا با اجازه
دوستتان داریم خیللللللی استاد عزیز.
دعاگوی همیشگی شما .
سر بلند باشید

***********************
من فکر می کردم تو مجردی و لاقید.حالا می بینم متاهلی و با قید.به نظرم اصابت شیء سنگینی از طرف عیال مکرمه بر گیجگاه عالی حسابی گیجت کرده است.من که طعمش را چشیده ام حال و روزت را درک می کنم.
بازدید امروز : 19,771 | بازدید دیروز : 32,276 | بازدید کل : 125,534,889
logo-samandehi