ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شهید حججی، شهید مدافع حرم
شبی به خواب شهید مدافع حرمی
به چشم شعر تر من قدم گذاشت دمی
 
سلام کردم و گفتم خوش آمدی احسنت
بیا که جز تو ندارم عزیز و محترمی
 
به بوسه طبع بلندم به پای او شد پست
چو بت پرست که افتد به سجدۀ صنمی
 
قلم گرفتم و گفتم بیار مرثیه ای
به گریه تن زد و گفتا کجاست محتشمی
 
کسی ز خشت گلی رو نکرده آینه ای
کسی به جام سفالی ندیده جام جمی
 
چگونه شعر بگویم منی که مثل شهید
ندیده ام عربی را ندیده ام عجمی
 
بده زمام قلم را دمی به دست شهید
مگر به ما برساند نوازش قلمی
 
قلم به دست شهید حرم سپردم من
که بر صحیفۀ دل با قلم کشد رقمی
 
نوشت: ای که برای خدا و خلق خدا
نرفته ای قدمیّ و نداده ای درمی
 
مجال خدمت اگر یافتی غنیمت دان
که شد برای تو پیدا مجال مغتنمی
 
جنم نداری و از بخت بد مدیر شدی
اداره ای نگذارد مدیر بی جنمی
 
مدیر بی جنم این کار را تواند کرد
اگر وظیفۀ ماهیچه را کند ورمی
 
به مسجدی که در آن مرد دین فراوان است
چرا امام شود بی وضوی محتلمی
 
به آسمان نتواند رساند دستش را
اگرچه مور نشیند به قلّۀ هرمی
 
نمی چگونه یمی را فرو کشد در خود
نمی چگونه تواند شود حریفِ یمی
 
دروغ هستی و هردم دروغ می گویی
به صدر و ذیل دروغت بیاوری قسمی
 
به جانب همه انگشت اتهامش را
دراز کرده برای فریب متهمی
 
اگرچه سرو روان بودم و شکستندم
خطوط روی شما بی رگان نیافت خمی
 
 عرق به پینۀ پیشانی شما ننشست
به چشم باورتان هیچ کس ندید نمی...
 
#غلامعباس_سعیدی
 
کلمات کلیدی این مطلب :  شهید مدافع حرم ، شهید حججی ،


   تاریخ ارسال  :   1396/5/24 در ساعت : 12:6:29   |  تعداد مشاهده این شعر :  640


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

امیر سیاهپوش
1396/5/28 در ساعت : 15:43:38
طیب الله دکتر. نو و متفاوت از دیگران
غلامعباس سعیدی
1396/5/30 در ساعت : 12:45:55
درود و سپاس جناب سیاهپوش

زنده باشید
بازدید امروز : 12,183 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,970,783
logo-samandehi