ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نخ یادگاری...
برای من از تو، فقط نقش قالی
برای تو از من، دوصد شرمساری
 
گره بر گره رج به رج بی هیاهو
بریده رگ خامه بر تار داری
 
به زیر لگدکوب پروانه ای دلشکسته
چه نقش ترنج و چه طرح بهاری

{به پیشنهاد صمد ذیفر عزیز:
به زیر لگدکوب مرغی شکسته
چه نقش ترنج و چه طرح بهاری
}

 
برای نیستان، اشارت بود بس
چه آتشفشان و چه رقص شراری
 
فلک سهم ما را چه نیکو رقم زد
تو یک ترمه تابوت و من اسب گاری
 
تو از دست بابا، من از دست خالی...
امان از غرور دو مرد و نداری
 
از این فرش آخر به حاجی رسیده
تمام صنوبر، چه تقسیم کاری!
 
بود جای شکرش که قسمت نبوده
تو دختر فراری شوی... من... مزاری
 
قرار است فردا، روم سوی مشهد
به پابوس آقا به امید یاری
 
برد مرد عاشق ز سر سایه اش را
به سوی گهرشاد با بیقراری
 
اگر برنگشتم ز فرش جهازت
گره زن نخی را به سیم سته تاری./.
 
(می ترسم از حال وعاقبت آتناهایی که از گرگ رهیدند، اما طعم رهایی را نخواهند چشید)

موضوعات :  اجتماعی ، ترانه ،

   تاریخ ارسال  :   1396/4/30 در ساعت : 13:39:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  837


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صمد ذیفر
1396/5/5 در ساعت : 5:5:36
سلام (خصوصی)
درودتان جناب محمد طاهری عزیز
مصرع اول را بازنگر ی کنید
ظاهرا یک رکن اضافه دارد
فعولن//فعولن//فعولن//فعولن
به زیر..//لگدکو.//.ب پروا //نه ای دل //شکسته
چه نقش // ترنج و //چه طرح // بهاری
پیشنهاد:
به زیر لگدکوب مرغی شکسته
چه نقش ترنج و چه طرح بهاری
موفق باشید:
مهدی محمدطاهری
1396/5/5 در ساعت : 9:42:13
با سلام
چرا خصوصی؟ بگذارید همزبانی و همدلی رسم شود.
پیشنهاد برازنده ای بود. در متن شعر درج شد. مرغ و ترنج اتفاقا بسیار زیبا شد.
با تشکر از حسن نظر حضرتعالی
صمد ذیفر
1396/5/5 در ساعت : 22:21:10
سلام
و درود بی پایان بر شما دوست شاعر
عکس العمل تان ستودنی بود
موفق باشید
ان شاء الله
بازدید امروز : 12,372 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,970,972
logo-samandehi