ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اخوی های ناتنی...


عینک بزن به دیده ی نا باوری مرا



می بینی ام که می گذری سرسری مرا!؟



 



مثل فسیل نسل شهیدان منقرض



در موزه ها بنا شده که بنگری مرا



 



خانه نشین زخم نگاه ترحّمم



ترکش نکرده است فقط بستری را



 



خون می خورم که نان تملّق نمی خورم



عادت نداده جنگ به تن پروری مرا



 



ای شهر، من به چشم تو اخراجی ام فقط



از فیلم های "ده نمکی"می خری مرا



 



تندیس جشنواره ی جانباز نیستم



با آبروی جبهه کجا می بری مرا؟



مربع



شهری است خوب و بد، اخوی های ناتنی



که مادر شماست و نامادری مرا



 



عمری مگر که خط مقدم نبوده ام؟



حالا نشانده اید چرا آخری مرا !؟



 



من دور ریز سفره ی جنگم برایتان



ای مرگ- آی ای "نمکی"- می خری مرا؟


کلمات کلیدی این مطلب :  اخوی ، های ، ناتنی... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/8/4 در ساعت : 20:39:19   |  تعداد مشاهده این شعر :  1208


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  رهگذر     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام قبلا هم در مورد این شعر گفته بودم که بینهایت زیباست، هر چقدر تکرار کنم بازم کمه! من این شعرو خیلی دوست داشتم. منصور باشید
ابراهیم حاج محمدی
1390/8/4 در ساعت : 21:45:0
بسیار زیبا و فاخر است / در این مصرع {در موزه ها بنا شده که بنگری مرا} به جای « که » « تا » بکار ببرید بهتر نیست ؟ البته حدس می زنم اگر « بنا شده » به معنای « بنا بر این گذاشته شده » مورد نظر شما باشد همین « که » مناسبتر است .
................................
سلام جناب آقای حاج محمدی

همانطور که فرمودین "بنا شده که" به معنای "بنا بر این گذاشته شده" است که البته معنای دیگری هم که کلمه "بنا" در ذهن تداعی می کند و ارتباط آن با "موزه" مورد نظر بوده

تشکر از نظرتون
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/8/5 در ساعت : 22:39:11
سلام و عرض ارادت
دست مریزاد شعری شایسته بود
......
صمیمی بود با باری از اندوه
که می کاود دل ما را دمادم
"بیا سوته دلان با هم بنالیم "
که دردی مشترک داریم با هم
.............................
سلام جناب روحانی عزیز

بنده رو شرمنده کردین

ممنون که قدم رنجه کردین

علی محمد زیدوندی
1390/8/5 در ساعت : 17:5:23
سلام
فضای اعتراض در شعر حماسی بود
موفق باشی
.................................
سلام

ممنون که قدم رنجه کردین
علی سعادتخانی
1390/8/4 در ساعت : 21:13:23
دست مریزاد علی عزیز
تابلوی دردناکی بود /این کاراکترت علی ،چقدر شبیه من بود،
یادش بخیر
روزگاری ،روزگاری داشتیم
ممنونم بخاطر این غزل صمیمی
........................................
سلام آقای سعادتخانی

خدا رو شکر که به دلتون نشسته. امیدوارم تجربیات تلخ کاراکتر شعر گریبانگیر شما نبوده باشه

ممنون که قدم رنجه کردین
سیده فاطمه صداقتی نیا
1390/8/5 در ساعت : 22:6:35
سپاس سپاس سپاس...
واقعن لذت بردم...این یعنی من تنم لرزید...ممنونم آقا...به خاطر این حس مقدس....
ممنونم
شاد زی
.........................
سلام خانم صداقتی نیا

ممنون از نظر لطفتون. خوشحالم که به دلتون نشسته

یا علی
سارا وفایی زاده
1390/8/5 در ساعت : 11:52:18
سلام آقای فردوسی

واقعا زیباست.



دست مریزاد.

من دور ریز سفره ی جنگم برایتان

ای مرگ- آی ای "نمکی"- می خری مرا؟
.......................
سلاخ خانوم وفایی زاده

نظر لطفتان است.
مظاهر کثیری نژاد
1390/8/20 در ساعت : 20:3:17
سلام علی عزیز! خیلی زیبا بود و لذت بخش.
امیدوارم همیشه طبعت روان باشه.
من هم با غزلی به روزم ...
یا علی
بازدید امروز : 52,791 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 124,011,391
logo-samandehi