ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



باخودش مي بردآهسته مراسمت نشابور/غرق درزمزمه ردمي شوم ازكوچه ي انگور


 



 



با خودش می برد آهسته مرا سمت نشابور



غرق در زمزمه رد می شوم از کوچه ي انگور



 



مست مست آمدم اینجا چه کنم دست خودم نیست



می روم تا گذرباده فروشان نشابور



 



می تکانم به سر تربت ((خیام))دلم را



می نشینم که بخوانم غزلی با دف وطنبور



 



منطق الطیر ورق می خورد انگار به رویم



آن سفر نامه ی سیمرغ که در پرده ای ازشور



 



زیر لب فاتحه خواندم مدداي حضرت عطار!



ای به خاکت هیجانی ازلی ،مستی مستور



 



می نویسی به غمم نسخه ای آیا که شکسته



مثل حافظ دلم از فتنه ی مریخ  سلحشور



 



نسخه ات چیست برایم به جز از چله نشستن



که ندیدم ردی از چله نشینان تو بر گور



 



جرعه ای داد به من ((شاعر همشهری عطار))



در سرم ریخت از آن شور غزلنامه ی منصور



 



((رودکی))چنگ به دست آمده از راه سمرقند



یا که(( اقبال))می آید مگر از جاده ی لاهور؟!



 



نفست برده مرا سمت قدمگاه غریبی



برکه ای با برکت دید ه ام وچشمه ای از نور



 



ای غزلخوان نشابور دلم!شعرترینی



شرمسار توام از این غزل این زخمه ی ناجور


کلمات کلیدی این مطلب :  باخودش ، مي ، بردآهسته ، مراسمت ، نشابور/غرق ، درزمزمه ، ردمي ، شوم ، ازكوچه ، ي ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/7/30 در ساعت : 18:58:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  1714


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1390/7/30 در ساعت : 21:32:26
سلام جناب استاد انصاری نژاد بزرگوار

جرعه ای داد به من ((شاعر همشهری عطار))

در سرم ریخت از آن شور غزلنامه ی منصور

((رودکی))چنگ به دست آمده از راه سمرقند

یا که(( اقبال))می آید مگر از جاده ی لاهور؟!

این تصویرگری و مضمون سازی حضرتعالی کم نظیر است...غزلی بسیار دلنشین و آهنگین ...
سارا وفایی زاده
1390/8/1 در ساعت : 9:59:2
سلام جناب انصاری نژاد

عالی سرودید.

پایدار باشید.
عبدالله امان
1390/7/30 در ساعت : 19:24:41
کار تان عالی است
و اشعار تان ماندگار باد
مجتبی اصغری فرزقی
1390/8/1 در ساعت : 9:58:18
سلام استاد انصاري نژاد


شعر زيباي شما را خواندم
در ضمن مقدمه كتابتان را كه استاد عزيزم( جناب آقاي كاظمي كه هميشه از انفاس اين بزگوار در جلسه شعر ارشاد مشهد- كتابخانه فردوسي بهره مند مي شوم) را خواندم
در ضمن غزل شما را به استاد صفادل و دوست خوبم آقاي مبارز نيز خواندم



موفق باشيد استاد ارجمند


اصغري فرزقي - مشهد مقدس
یوسف شیردژم «افق»
1390/8/1 در ساعت : 16:40:13
سلام حاج آقا

خوب و روان است

دست مربزاد

برقرار باشید
ابراهیم حاج محمدی
1390/7/30 در ساعت : 19:6:51
سلام بر شما بسیار زیبا پرشور و جذاب است و دلنشین / در این مصرع سهوالقلمی رخ داده است که انشاءالله اصلاح می فرمائید {زیر لب فاتحه خواندم مددی ای حضرت عطار}
کاظم نظری بقا
1390/8/1 در ساعت : 7:34:23
سلام
واژگان شعرهایت در کنار تصاویر ناب ات شفاف و خوش تراش اند.
علی اکبر مقدم
1390/8/1 در ساعت : 14:27:56

می تکانم به سر تربت ((خیام))دلم را

می نشینم که بخوانم غزلی با دف وطنبور

بسيار دلنواز بود سرشار از شوريدگي
عباس خوش عمل کاشانی
1390/8/1 در ساعت : 0:4:53
همچون همیشه فاخر و زیبا و دلنشین
آقا!هزار مرتبه بر طبعت آفرین...
حظ وافر بردم ازین احلی من العسل در قالب غزل.
مصطفی معارف
1390/8/1 در ساعت : 11:43:48
زیبا بود و دلنشین
موفق باشید .
بازدید امروز : 12,276 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,176,587
logo-samandehi