کویر در برهوتش تو را شناور کرد
خدا وزید و تو را عاشقانه باور کرد
خدا وزید و تورا مثل ابر بالا برد
گلوی خشک زمین را ز اشک تو تر کرد
تو آن طراوت بارانی ای ترنم سبز
که حس خوب تو شعر مرا کبوتر کرد
و بال و پر زدم و دور واژه ات گشتم
وبال و پر زدم و باز هم دلم پر زد
و از ردیف خودش این ترانه خارج شد
خدا وزید و غزل هم به خط دیگر زد
خروش مردم دنیا ز غرب پاشده است
و یک دریچه به سمت بهشت وا شده است
و از نسیم سحر بوی سیب می آید
صدای آیه ی ((امن یجیب)) می آید
ز لیبی و یمن و مصر و تونس و بحرین
به جوش آمده غیرت چو خون پاک حسین(ع)
و باز غزه ی ما نی نوای پیروزی است
خروش حنجره هامان صدای پیروزی است
بایست غزه ی خونین تکه پاره شده!
بجنگ! کودک شش ماه ی ستاره شده
که یک قدم به تو و آن قرار مانده و ما...
و یک خروش دگر تا بهار مانده و ما...