جائی که در آن آینه ها صاف نباشد
یک نقطۀ امّید در اطراف نباشد
در بی نفَسی فلسفۀ منظره ها چیست
وقتی که دل پنجره شفاف نباشد
سیمرغ! نرو در پیِ هر تپۀ پستی
هر سایه و سنگ و کُتلی قاف نباشد
ما زخمی و رسوا شدۀ مکتب عشقیم
با ما تشَر و سرزنش انصاف نباشد
اندوه تو بگذار که ما را بکشد ...آه
دریا شدنِ قطره ولی لاف نباشد
حسین وفا . بداهه
تاریخ ارسال :
1396/2/13 در ساعت : 17:57:50
| تعداد مشاهده این شعر :
618
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.