ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سرببر با پنبه ای اسحاق جان من تمیز

مناظره
دل میان سینه لرزان است ودستم روی میز
پوششی جانم مرا دریاب در این افت وخیز
بعد تجدید قوا ولاف وحاشا خنده کن
سر ببر با پنبه ای اسحاق جان من تمیز
جانم امد توی حلقم .چونکه از صد روزه گفت
غوره  بودم ان زمانها گشته ام حالا مویز
ای امان از پست ومیز و قمپز واقای خاص-
الامان از این محمد باقر چالاک و تیز
حرفهای صد تا یک غاز خودم یادم نبود
  حفظ کرده هرچه من گفتم گمانم  در فریز
خورده شش دانگ سند. با نام من صد روزه ها
سرچ کردم در گوگل با چشم خود دیدم عزیز
روزها ی روی مسند طی شده چون برق وباد
 امنیت دیگر ندارد صندلی ها گشته  لیز
حیدری ای کاش غش می کرد .یا می رفت برق
 یا که میخی را فرو می کرد طفلی در پریز
خسته ام .درمانده ام .بیچاره ام زار ونزار
نیست در من طاقت هجران وتعقیب وگریز.

کلمات کلیدی این مطلب :  محمد باقر قالیباف ، مناظره ، ،

موضوعات :  اجتماعی ، ادب و مقاومت ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1396/2/9 در ساعت : 13:47:21   |  تعداد مشاهده این شعر :  583


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 8,630 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,229,837
logo-samandehi