ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تو ماه کعبه ای مولا


 پریشان می کند خواب ِ مرا چشمان ِ  آهوها
به سمت ِآشیان   پر می کشند  امشب  پرستوها

 
نگاه ِ  آسمان ِ  کعبه می گردد  به دنبالت
 تو ماه ِ کعبه ای  مولای بی همتای هو هو ها

 
 تو را پس کوچه های شهر ،هر شب  انتظاری هست
 که بنشانی یتیمان را به روی عرش ِ  زانوها

 
تو رفتی و زمین  تنهائی ا ش را در خودش پیچید
 به چاه ِ  آسمانها چنگ زد این سو و آن سوها



 ستبر  ِذوالفقارت ، تا ابد هنگامه ی عدل است
توازن از تو  می گیرند  تعدیل  ِ ترازوها

 
 متون ِ  دفتر ِ  تاریخ لبریز از رثای توست
کلامت عطر می پاشد جهان را تا فراسوها

 
اگرچه نیستی.... هستی میان هستی ِ  ممتد
 تو را می بویم  امشب لا به لای خواب  ِ شب بوها
 
اکرم بهرامچی
کلمات کلیدی این مطلب :  مولا ، کعبه ، اکرم بهرامچی ،


   تاریخ ارسال  :   1396/1/22 در ساعت : 2:54:7   |  تعداد مشاهده این شعر :  1478


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی دولتیان
1396/1/24 در ساعت : 23:35:18
شعر زیبایی سروده اید فقط مضمون ان تکراری و خسته کننده شده است ذوالفقار ،چاه و ... بیت اول مخاطب را با مضمونی نسبتا رسا و روشن مواجه می سازد ولی ابیات بعدی در کهنگی اندیشه رنگ می بازد انتظار می رود شاعر همان ژرفای نخست را در روح شعر متجلی سازد ولی با خوانش هر بیت به مرگ و خاموشی شعر نزدیک می شویم
گرچه دوبیت پایانی بسیار امید بخش است کاش سایر ابیات بدین منوال و در همین حال بود حال بگذریم که اگر نیست چگونه کلامش عطر می پاشد لا به لای شب بوها آن هم لابه لای خواب شب بوها گیریم که همانا شهادت باشد مصرع توازن از تو می گیرند ترازوها با وجود واژه ی تعدیل سخت دچار حشو شده است وکل مصرع تکرار المعانی شده است با مصرع قبل و...
اکرم بهرامچی
1396/1/30 در ساعت : 20:36:38
سلام
ممنون
نمیدونم از نقد سردر نمیارم لابد همینه که میگید ولی من غزلمو دوست دارم
اکرم بهرامچی
1396/1/30 در ساعت : 21:10:12
سلام مجدد
دنیای شعر من از حضرت علی (ع) لبریز از مضامینیست که باورهایم را شکل داده اند حتی اگر تکراری و یا کهنه.....شاید اگر غزلهایم را ردیف کنم مجموعه ایست کامل از همین کهنه ها و تکرار ها اما هیچکدام مثل هم نیستند جالب است که از هزاران شاعر هیچکدام مثل هم این کهنه ها را و تکرار ها را مثل هم نسروده اند نگاه هر شاعر را میتوان در لا به لای حرفهایش و تصویر ها و تعبیرهایش لمس کرد نقد شما حتما صحیح است اما شاعری که با کلمات بازی میکند فرق دارد با شاعری که کلام او را به بازی میگیرد غزل دیگرم را برای تکرار کهنه سرایی هایم مثال می آورم

صدای چاه می پیچد خدا را در هیاهویی

تو میخندی میان گریه مثل نوش دارویی


به روی دوش خواهی برد یک دنیا مدارا را

که زیر پوستین ِ شب نشسته چشم آهویی



صدای پای تو همرنگ صبح است و همین کافیست

چو بر دوشَت گل ِ خورشید می بخشی به هرسویی



صدای پای تو با تکه نان و دانه خرمایت

مرا حلاج خواهد کرد بر دار ِ خدا جویی





چکید از ابر دستانت ترنج ِ مهربانی ها

به روی دشت خشک سینه ها باران ِ شب بویی





تو در جغرافیای عشق ، ترسیم ِ خداوندی

که در ابعاد تو هرگز نگنجد سحر و جادویی





شبیه ِ هیچ کس هم نیستی ، تو ذات ِ عرفانی

که می پیچی همیشه در صلابت های هوهویی



بیاور ذوالفقارت را ،در این بازار ِ نامردی

به تیغ ِ عدل و دادت ، تا نماند برج و بارویی


اکرم بهرامچی
علی دولتیان
1396/2/7 در ساعت : 23:56:54
سلام وسلام مجدد
فرمایش شما کاملا متین است
نام ارسال کننده :  محمد کیوان جعفری     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام بزرگوار بسیار زیبا و دلنشین..لحظه هاتون شاد.. گل به حضور 🌷🌷
نام ارسال کننده :  محمد کیوان جعفری     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام بزرگوار بسیار زیبا و دلنشین..لحظه هاتون شاد.. گل به حضور 🌷🌷
مهدی محمدطاهری
1396/1/22 در ساعت : 13:5:39
جمالت کعبه را تا رو محشر می کند زیبا
کمالت درس عرفان می دهد بر جمع حق جوها...
اکرم بهرامچی
1396/1/22 در ساعت : 22:35:28
سلام آقای محمد طاهری گرامی
سپاسگزارم از حضور خوب شما
حنظله ربانی
1396/1/22 در ساعت : 15:11:39
درود بر شما
غزل زیبایی بود
اکرم بهرامچی
1396/1/22 در ساعت : 22:35:56
سلام آقای ربانی گرامی
سپاسگزارم
مهدی سیدحسینی
1396/1/29 در ساعت : 22:25:1
درود
زیباست
فواد شجا ع الدینی
1396/1/28 در ساعت : 20:41:50
بسیار زیباست
موفق باشید
یاسر مهرآبادی آرانی
1397/1/9 در ساعت : 1:35:26
خیلی عالی
لذت بردم
بازدید امروز : 13,102 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,234,309
logo-samandehi