ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



همسریک جانباز امروز صبح روبه روی بنیادشهید تهران خودش را به اتش کشید.او حتی تمام سالهای طی شده درزمان صلح رادرخط مقدم جنگ ودرد زیسته است.

به تماشا نمیشود
باانکه این دنیا فقط جای گذر شد
 چشمان مردم ازغم واندوه ترشد
درکشوری با دولت اسلامی خود
ظلم ازبلاد کفروطغیان بیشترشد
گوشت دم توپ زمان جنگ حالا
کوه صبور غرق درخون جگرشد
او رفت درراه خدا ودین وملت
 این جانفشانی بهر دولت پرثمرشد
با دردهای بی دوا وجیب خالی
سهمیه ی اوکاش واما واگرشد
جزدرد چیزدیگری پیشش نمانده
عمرش میان این همه  تبعیض سرشد
یک روزبیغم روزشاد وروز بی درد
درخانه ی انها نشد پیدا.  مگرشد
بیچاره فرزندی که چشمش مانده بردر
بیچاره ترمردی که یک نیمه پدر شد
باشعله هایک عمر سرکردی توای زن
اماصبوری جان به لب شد بی اثرشد
اتش بیندازد خدا برجان خلقی
که حق کشی دربین انها یک هنرشد
انهاکه پشت میکروفن ها نطق هاشان
برزخمهای کهنه مثل نیشترشد
انها که جیب ملت خود را زدند و
حق شما ارث پدرها بر پسرشد
اتش زدی ای زن توبربود ونبودت
چشمان مهدی{عج} ازغم این قصه ترشد.

کلمات کلیدی این مطلب :  با تماشا نمی شود ،

موضوعات :  اجتماعی ، ادب و مقاومت ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1395/12/16 در ساعت : 13:12:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  684


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 18,291 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,182,602
logo-samandehi