پدرم گر به جهان سعی و تقلا می کرد
مدح ارباب زر و زور و ریا را می کرد
نامی از خویشتن امروز دهن پرکن داشت
نانی از بهر من البته مهیا می کرد
آه و افسوس که یک شب شکم سیر نخفت
و ز ما نیز تقاضای مدارا می کرد
بخت چون پشت بر او کرددراین دار فنا
به تلافی همه شب پشت به ماما می کرد!
عوض این که مطلا کند اسباب و اثاث
خود کفا بود و قناعت به مقوا می کرد
اگر از آرزوی خویش سخن می گفتیم
مگسی می شد و غر می زد و دعوامی کرد
گفت با من که: برودرس بخوان آدم شو
وه عجب ناشدنی ها که تقاضا می کرد
گر چه توصیه ی او شد عملی یک مقدار
دل من ثروت هنگفت تمنا می کرد
مرد و حلوای ورا مردم دیگر خوردند
آن که شیرین دهن از گفتن حلوا می کرد
کاش وضعیت امروز مرا آن مرحوم
از دل گور برون گشته تماشا می کرد.
کلمات کلیدی این مطلب :
اگر... ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/7/24 در ساعت : 19:5:21
| تعداد مشاهده این شعر :
1397
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.