نشسته ای تو مگر در برابر غزلم
که بوی عشق گرفته ست دفتر غزلم
دمیده است به یادت چمن چمن گل ناز
مزین است به نامت سراسر غزلم
بلوع می چکد ازواژه واژه ام شاید
شبیه چشم تو زیباست دختر غزلم
به احترامت اگر ایستاده است بهار
شنیده وصف تورا از صنوبر غزلم
امید بسته ام امشب مگر زلب هایت
شراب بوسه بریزی به ساغر غزلم
دوباره میل پریدن وزیده بر جانم
هوای بام تودارد کبوتر غزلم
مرا مباد به توفان درد بسپاری
نخواه یاس بپیچد به باور غزلم
****
فرار کرده قرار از من وبر آنم تا
دهم شکاف دلم را به خنجر غزلم!
تاریخ ارسال :
1395/11/18 در ساعت : 10:8:22
| تعداد مشاهده این شعر :
574
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.