به نام خدا
امروز 10 بهمن 1395 وارد چهارمین سال حضور در کنار بزرگان و خوبان سایت « شاعران پارسی زبان »می شوم
همواره در این مدت منت دار مهر همراهی و توجهتان بودم و هستم
به این مناسبت شعری به نام « دلگیر » ارسال میکنم .. مربوط به سال 92

مرا دیگر نخوان با وعده های خشک و توخالی
که من دلگیـرم از زخم سیاست های پوشالی
عبور بی دلیل تو همان اندازه سنگین تر
که دل دادن به بودن های تدریجی و جنجالی
اگرچه می پسندیدم میان شهر جادویت
اسارت را در اسطرلاب و بازی های رمّالی
ولی دیگر تـوانم را چنان در جذر خود بردی
شـدم در زیر پاهای قوانینت لگدمالی
نشاندی کوه حسرت را به روی شانۀ خسته
کشیدی روی موهایـم سپـیـدِ برفِ توچالی
هزاران روز هم خورشید اگر تابش کند اینجا
طلوعی را نمی بخشد به عشق سرد و یخچالی
عجب من ساده دل بودم که عمرم را هدر دادم
به شوق تاب گیسویی، به ناز چشم بنگالی
تاریخ ارسال :
1395/11/10 در ساعت : 19:10:32
| تعداد مشاهده این شعر :
789
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.