ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سیب غزل
صبح یکشنبه و در شهر رشیدالدینم
دارم از باغ خدا , سیب غزل می چینم
هم صدا با نفس هجدهمین روز صیام
کاج و فواره به معراج دعا میبینم 
در هوایی که ثریا وش و روح انگیز است
آسمانی تر از احساس خوش پروینم
دو قدم مانده به خود می شکند احساسم
باز هم دلخور از آنم که همین پایینم
جمله ای نقش به دیوار سپیدی گشته
می دهد شعشعه ی آبی آن تسکینم
نردبان می شود آن جمله ی جاری در نور
آن که خوش آمده در وصف ستون دینم
لحظه ای می بردم تا در باغ ملکوت 
بوی آن جمله که آورده به فروردینم
تا سیاه دل من , عطر خدا می چیند
گره از ابرو و پیشانی جان می چینم
می روم تا بزنم حلقه ی درویشی را
تا خدا در بگشاید به شب مسکینم
به خداوند بگویم که :امید آوردم
تهی از روح نماز است اگر خورجینم!

سید فضل الله طباطبایی ندوشن (امید) میبد __بهار هزار و سیصد نود و دو خورشیدی

موضوعات :  آیینی و مذهبی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1395/10/29 در ساعت : 0:17:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  770


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1395/10/29 در ساعت : 0:52:56
درود......و ماشاالله
سید فضل الله طباطبایی
1395/10/29 در ساعت : 16:43:26
مممنونم جناب جعفری
موفق و مستدام باشید.
بازدید امروز : 23,211 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,187,522
logo-samandehi