ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هی بگیرید شانه بر یال اسب افراسیاب بزنید

 


مثل زن­های زشـــــت­رو بر رو بی­محابا نقاب هم بزنید
گندتان هست آشکارا پس ، ادکلن - نه گلاب- هم  بزنید

عمرهاتان گذشته از هشتاد، پای­هاتان که برلـب گوراست
از عصا کار بـــر نمی­آیــد، ریشتان را خضاب هم بزنید

دمبدم دم زنید اگر از حـــق، خدعه­ها که نخ­نما شـــده­اند
عمروعاصید جمله می­دانند، گر دم از بوتراب هم بزنید

در زمستان پکیج­ها کوکـــند، لولِ لولـــید و فول گرمائید
به درک ما زدیم سگ­لرزه، چشمتان را بخواب هم بزنید

پل که باریک­تر زمــو دارید، بر جهنّـــم مــگر نمی­بینـید
پس به سوی بهشت خلد آری، از همینجا رکاب هم بزنید

ریش و قیچی بدستتان دادیم، ریسمان را به آسمان بافــید
بنشــینید بر سبـــیل- اکنـون-، تاب با آب و تاب هم بزنید

اشک چشمی گرفته­اید ازما، خنده­هـــاتان به ریش باباتان
چشمتان روز بد نمـی­بیند، پشـــــت پا بـر ثواب هم بزنید

اژدهارا ببین که جان داده­ست، یال وکوپال رخش ما خونین
هـــی، بگیــــرید شانـــــــه بر یال اسب افراسیاب هم بزنید

با شهیـــدان راه حق هرگز، نرود آبتـــان به یک جُـو پس
دستــــــتان دست بولهب باد ار ضربه بر انقلاب هم بزنید

خلعت ازظلمتی به ما دادید، روز ما ازشمـــا شبی یلداست
نور اگر بارد از سراپاتان، برق اگرچون شهاب  هم بزنید

ساحل آرام و رامتان دریا ، جامه­هـــا برکنـــید از تن­هـا
گر سواران موج دریائید، گنبــــدی چون حباب هم بزنید

برسری بی پناه همچون ما، سایـــه­ای مستـدام اگر دارید
حرمت خویش را نگــه دارید، تکیــه بر آفتاب  هم بزنید

قحــط آمد مگر نمی بینید، آسـمان، ابر، بُـــخل می­ورزد
جو وگندم نمی­شـــــود پیـــــدا، سکتـه با آسیاب هم بزنید

تیربی پیرتان چو پرگیرد، نیش آن گر به زهرآلوده­ســـت
زخم آن بیشتر شــــود کاری، تیر اگر بر عقاب هم بزنید

باغ انگورما، شما میراب، تشنه هستیم ما، شمـــا سیراب
آفرین خوب می خوری زیراب، زیراب شراب هـم بزنید

گرقرارست مست را گیرنـد، هرکه درشهرهست را گیرند
باده نوشــید و بی ریا باشید، بوســـه­ای بر رباب هم بزنید
 
کلمات کلیدی این مطلب :  هی ، بگیرید ، شانه ، بر ، یال ، اسب ، افراسیاب ، بزنید ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/7/22 در ساعت : 17:1:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  1835

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/7/23 در ساعت : 0:9:26
سلام آقای حاج محمدی عزیز وارجمند

بسیارزیبا ودلنشین سروده اید لذت بردم

مستدام باشید
****************
سلام بر شما / متشکرم به خاطر دومورد به جائی که تذکر دادید . همانگونه که تلفنی با شما صحبت کردم خودم هم حدس می زدم که خوشبختانه شما همان مواردی را که بنده حدس می زدم اشاره کرده بودید . من در مسافرت به رفسنجان بخاطر درگذشت پسر عمه ام در بین راه این غزل را سرودم و مجال و فرصتی نداشتم که نظرات دوستان را ببینم به این خاطر از همه ی عزیزانی که نظر گذاشته اند عدر خواهم . آن دومورد به نحو مطلوبی تغییر یافت گردید .


مصطفی پورکریمی
1390/7/22 در ساعت : 23:22:35
سلام جناب استاد حاج محمدی گرامی

در زمستان پکیج ها کوکند ، لول لولید و فول گرمائید

به درک ما زدیم سگ لرزه ، چشمتان را بخواب بزنید

بسیار زیبا بود ........و اما جان مطلب در این بیت است:

با شهیدان راه حق هرگز ، نرود آبتان به یک جو پس

دستــــــتان دست بولهب باد ار ضربه بر انقلاب بزنید

خدا خیرتان دهد .اجرتان با شهدای عزیز.....

****************
متشکرم از شما دوست عزیز جناب پور کریمی
مجتبی اصغری فرزقی
1390/7/23 در ساعت : 13:42:2
حاج محمدی عزیز
سلام
شعر شما را خواندم
موفق و موید باشید

آفرین

مجتبی اصغری فرزقی

مشهد مقدس

**************
سپاسگزارم جناب آقای اصغری فرزقی عزیز /
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/7/23 در ساعت : 15:49:25
با سلام و عرض ادب خدمت جناب استاد حاج محمدی و با عرض پوزش
مطلبی را خدمتتان نوشتم نمیدانم ملاحظه فرمودید یا خیر
به اعتقاد من درین شعر یک اشتباه تایپی رخ داده که از مصراع اول شروع می شود و به همه ی مصراع های دوم تسری پیدا می کند و در نتیجه وزن را دچار اشکال کرده
خواهش می کنم مجددا بررسی فرمایید
من فکر می کنم در یک ویراستاری از طریق کامپیوتر می تواند این اتفاق افتاده باشد مثلا اگر پیش از ( بزنید ) هم اضافه کنید به این ترتیب :
مثل زن های زشت رو یر رو ، بی محابا نقاب هم بزنید
گندتان هست آشکارا پس ، ادکلن نه گلاب هم بزنید
مشکل را بر طرف می کند
مصطفی معارف
1390/7/23 در ساعت : 10:12:44
سلام جناب حاج محمدی عزیز و دوست گرامی از این کارتان خیلی حظ کردم ولذت بردم مو.فق باشید و سر فراز .
راستی آدرس ایمیل تون را برایم می فرستید . ممنون ( این قسمت را قبل از تایید خذف نمایید )
لحظه هایتان بارانی و زلال
*************
سلام بر شما و سپاسگزارم مصطفی جان از اینکه قدم رنجه فرمودی / چشم ایمیلمو برات کامنت میذارم .
حمیدرضا اقبالدوست
1390/7/22 در ساعت : 18:41:17
عالی قربان بسیار لذت و بهره بردم / شاد باشید

**************
متشکرم دوست عزیز جناب اقبال دوست عزیز .
اکرم بهرامچی
1390/7/23 در ساعت : 10:49:1
دمبدم دم زنید اگر از حق ، خدعه ها که نخ نما شده اند

عمروعاصید جمله می دانند ، گر دم از بو تراب بزنید

سلام آقای حاج محمدی
خیلی خیلی عالی بود و متفاوت /.............دست مریزاد
************
متشکرم از شما خانم بهرامچی / قدم رنجه فرمودید .
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 19 روز و 1 ساعت و 03 دقیقه و 34 ثانیه است همراه شماییم 461552614.481 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 1,876 | بازدید دیروز : 14,905 | بازدید کل : 124,447,450
logo-samandehi