دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

غزل ده

        غزل ده

دنیای ما همیشه شبیه عروسک است!
 آن هم عروسکی که به افسونگری تک است!
باچشم کودکانه هر آن کس کند نگاه 
اورا بزرگ می شمرد گرچه کوچک است!
از اوهزار و یک شب بسیار مانده است
یک قصه اش حکایت مانی ومزدک است!
با بندگان خود همه جا گرم گفتگو ست
در خواب هم به بسترشان مثل بختک است!
یک قطره از عجایب دریای یاد او
فواره سرنگون شدن آل برمک است!
از این که هست مزرعه ی آخرت؛مبر
هرگز گمان که میوه ی تزویرش اندک است!
قداره بند های غرورش دریده اند
هر پیکری که طعمه ی چنگال چنگک است!
در خشت خام آن چه شنیدیم ،دیده است 
با دیده ای که بی خبر از خواب عینک است!
اوهم گلایه دارد از ابنای روزگار
قلبش ز نیش طعنه ی مردم مشبک است!
اوهم به انتظار که آید امید ما
ماهی که در میانه ی هفت آسمان تک است!

                   سید فضل الله طباطبایی ندوشن(امید )
                          آبان ماه ۱۳۹۵- یزد 

---

---

   تاریخ ارسال  :   1395/9/7 در ساعت : 14:54:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  786

---

---