ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حس وخامت

ناگهان روزی من از این خانه هجرت می کنم
چند روزی هست، حس تلخ عُزلت می کنم
خنده ام می گیرد از این خنده های نیم بند
راستش، دارم شماها را رعایت می کنم
دوستی می گفت باید مثل مردم شاد بود
از چنین اندیشه ای حس حقارت می کنم
در پی یک فرصتی هستم که بی حرف و حدیث
خویش را بینم که از دنیا برائت می کنم
دوستانِ بهتر از گل داشتم، رفتند زود
مانده ام دلخوش که از آنها روایت می کنم
می نویسم، می سرایم، نوحه می خوانم، ولی
حضرتعباسی ولی دارم حماقت می کنم
دوستانِ بهتر از جانم، فراموشم شدند
سعی دارم تا بگویم استقامت می کنم!
حرفها را آنقَدر پیچانده ام، مفهوم نیست!
با کنایه، فی المثَل دارم حکایت می کنم
دوستانِ مثل گل را دادم از دست و هنوز
من در اینجا، پایِ بسته، قصد قامت می کنم
قصد کردم تا که روزی شمعِ روشنگر شوم
در تسلسل مانده و سیرِ جهالت می کنم
راه را گم کرده ام، الله را گم کرده ام
مثل یک بیمار، احساس وخامت می کنم
قافیه، آسان که باشد، شعر طولانی شود
باز دارم شعر را ، وجهِ تجارت می کنم
 

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1395/9/3 در ساعت : 11:46:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  580


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 6,587 | بازدید دیروز : 9,247 | بازدید کل : 124,357,699
logo-samandehi