ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عشق حسین جای زره ها کفایت است

بارید قطره قطره فرو ریخت روی خاک
خورشید مست کرده شبیه درخت تاک
آتش گرفته بود و به آغوش می کشید
وقت غروب لشکری­ از جسم چاک چاک
 
با خون کیست میکنی امشب وضو فرات؟
از ماجرای نیزه و قرآن بگو فرات
از هرچه که نداده ای و داده ای بگو
از بذل آب خویشتن و آبرو فرات
 
از رقص خیمه ­گاه میان شراره ها
از ردّپای خون به تن گوشواره ها
زخم عبور از وسط سنگ­ خاره ها
از داغ نعش های جگر پاره­ پاره ها
 
اشک سرشته با تب ِ طفل سه ساله آه
تیر سه ­شعبه جانب اصغر حواله آه
زنجیرواره­ ی غم زینب به دشت سرخ
در کاروان خون خدا ، سوز ناله آه
 
دلمویه های علقمه ی زار را نگر
در چشمِ ماه، تیرِ شب تار را نگر
باری دگر تو حیدر کرار را  نگر
فتح الفتوح دست علمدار را نگر
 
 
       کوفی ندیده است به خود ننگ اینچنین
آیینه میهمان شدن سنگ اینچنین
       فرسنگ هاست فاصله ­ی کربلا-دمشق
       این است شیعه گر شده دلتنگ اینچنین
 
      خورشید رفت بر سر نی سمت قصر شام
      در انتظار خطبه­ ی جان­ خسته از نیام
      آوازه­ ی قیام ، به شرح عقیله ای
       زیبایی اش گرفته جهانی چه ناتمام
 
      در مشقِ جنگ،جسم،قلم،خون،دوات بود
      در سوگ مرگ ، قلب همه کائنات بود
      طوفان جهل سخت عرب سرگرفته بود
      تنها حسین ، کشتی راه نجات بود
 
     ما را قیام ِ قیّم ِ امّت قیامت است
     عشق حسین جای زره ها کفایت است
     سر می دهیم مثل زهیر و حبیب ها
     وقتی سلوک ِ سِیرِ رسیدن شهادت است
 
    شش­ گوشه ، قتلگاه ، خودش سرزمین ماست
    دست خدا به دست تو در آستین ماست
    «بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند» *
    شُرب مدام از خُمتان اصل دین ماست


احمد فرنود - آبان ماه 95


 

*حافظ :    بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند          آنکس که پخته شد مِی چون ارغوان گرفت


موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1395/8/29 در ساعت : 9:56:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  749


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 19,557 | بازدید دیروز : 35,818 | بازدید کل : 124,570,861
logo-samandehi