تقديم به پيشكسوت شعر اهل بيت و انقلاب،استاد گرانقدر ،دكتر سيدعلى موسوى گرمارودى و به بهانه بزرگداشت ايشان در ايام باسعادت عيدسعيد غدير
در "سايه سار نخل ولايت*"نشسته بود
از هرچه غير حبّ على(ع) ،دل گسسته بود
"آغاز روشنايى آيينه*" را سرود
باران عشق را به تماشا نشسته بود
هرشب "عبورِ*" حادثه اى را نگاه كرد
مردى كه از شكايت ايام خسته بود
پاييز فتنه هاى زمان در برابرش
هر فصل ناب دفتر او،دسته دسته بود
در "خطِّ خون*" به شوق "چمن، لاله*" پوش شد
مثل نسيم ، دل به اشارات بسته بود
در "خواب ارغوانىِ*" گلواژه هاى عشق
محو غبار آينه هايى شكسته بود
"سيّد علىِ موسوى" ،استاد شاعران
نامش شبيه شعر بهاران،خجسته بود
محمدمهدی عبدالهی
*اشاره به كتاب ها و آثار گرانسنگ استاد سيدعلى موسوى گرمارودى