ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



باد گاهی قامت هیمالیا را بشکند

هرکه آید می تواند بغض ما را بشنکند 
هر نسیمی می تواند شیشه ها را بشکند

قلبم از باران تهی سرشار از بغض و جنون
بغض باید قلب های بی ریا را بشکند

از غریبی های بی حد خسته شد احساس من 
درد غربت می تواند آشنا را بشکند

غم که آمد باغ را در می نوردد می رود 
پشت سر هر شاخه ی بی ادعا را بشکند

آه ای دنیا مرا دریاب از تقدیر بغض
سرنوشت شوم شاید سنگ خارا بشکند

صبر کردم پشت این دیوارهای بی کسی 
باد گاهی قامت هیمالیا را بشکند

هرچه کردم شعر هم یک لحظه آرامم نکرد 
ظاهرن این درد می خواهد حیا را بشکند 
جابر ترمک

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1395/6/14 در ساعت : 0:49:18   |  تعداد مشاهده این شعر :  766


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین غریب
1395/6/14 در ساعت : 13:39:42
از غریبی های بی حد خسته شد احساس من
درد غربت می تواند آشنا را بشکند



اي واي بر غريبي كز ياد رفته باشد
جابر ترمک
1395/6/14 در ساعت : 20:46:15
درود و عرض ادب جناب استاد غریب گرامی
از لطف نگاه شما سپاسگزارم
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1395/6/19 در ساعت : 10:7:5
درود و دست مریزاد ، عالی ست

کاش می شد در میان این شکستن ها یکی
درد را پیدا کند نرخ دوا را بشکند
جابر ترمک
1395/6/20 در ساعت : 14:13:53
درود و عرض ادب استاد روحانی عزیز
ممنونم از لطف و بزرگواری تان
محمدرضا جعفری
1395/6/14 در ساعت : 2:28:57
درود استاد ..........غوغا کرده اید...ماشاالله

از غریبی های بی حد خسته شد احساس من
درد غربت می تواند آشنا را بشکند

غم که آمد باغ را در می نوردد می رود
پشت سر هر شاخه ی بی ادعا را بشکند

آه ای دنیا مرا دریاب از تقدیر بغض
سرنوشت شوم شاید سنگ خارا بشکند

صبر کردم پشت این دیوارهای بی کسی
باد گاهی قامت هیمالیا را بشکند
جابر ترمک
1395/6/14 در ساعت : 20:44:43
درود و عرض ادب و احترام استاد جعفری گرانقدر
از نگاه زیبای شما سپاسمندم
درود
علی اکبر مقدم
1395/7/11 در ساعت : 17:14:8
سلام و سپاس عالی غزلی بود و لذت بردم


جابر ترمک تو را من دوست می دارم عزیز
بشکند دستی که می خواهد شما را بشکند......
جابر ترمک
1395/8/26 در ساعت : 15:21:24
درود و عرض ادب و احترام
از لطف و بزرگواری تان ممنونم
جابر ترمک
1395/8/26 در ساعت : 15:20:40
درود و عرض ادب
از لطف و بزرگواری تان ممنونم
داوود خانی لنگرودی
1395/6/14 در ساعت : 8:48:27
درود استاد
مثل اکثر سروده هایت یکدست و تاثیرگذار
اما به نظر می آید به جای کلمه ی " گاهی" در مصراع "باد گاهی قامت هیمالیا را بشکند" که عنوان غزل تان را نیز یکدت می کشد، " شاید" می بود بهتر بود، که شاید این واژه ی " شاید" در در بیت بالایی آورده شده، از تکرار آن در این بیت خودداری نمودید و البته به جای گاهی من واژگان " سردی" و " تندی" را پیشنهاد می کنم.
جسارت کردیم وببخشید استاد بزرگوار
جابر ترمک
1395/6/14 در ساعت : 20:45:35
درود و عرض ادب و احترم جناب خانی عزیز
از لطف شما سپاسگزارم
نظرتان نیز مد نظر قرار می دهم سپاس
بازدید امروز : 1,278 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,957,671
logo-samandehi