آنکه می رود،
نمی رود...
هرچقدر می دود،
نمی دود..
هرکجا که دور می شود،
نمی شود...
*** آنقدر مانده در میان تار و پود من،
آنقدر ساکن شده در بن استخوانم،
که دیگر نمی تواند خودش را از من بچیند،
بردارد ببرد
و جای دیگری بکارد...
راشین گوهرشاهی . .