سلام بر شاعر محترم
1-واژه ی عاشقانه د ر مصراع دوم بیرون زده از فرم وساختار درونی شعر است
زخمی که در شعر از ان سخن رفته است زخمی است که از دنیای بی اخلاقی و بی مرامی آمده است و بر همین مبنا کلمه ی عاشقانه بر امدگی ناجوری در شعر ایجاد کرده است اگر شاعر می فرمودند جابرانه بهتر بود
2- در دستهام ؛دستهام به جای دستهایم به لحاظ زبانی مصراع را دچار ضعف نموده است
3-"تا " در مصزاع ماقبل پا در هواست به دوشکل می توان بیت اخر را خواند" تا دیدند که برای دل من دادرسی نیست شمسیز اخته زدند "
تا دیدند دادرسی ندارم به دلم شمشیر اخته زدند در هر دو خوانش تا در غیر جایگاه دستوری خود آمده است و نا جور افتاده است
4-محمد علی بهمنی همشهری جناب خالو راشد با محوریت نسبی زخم شعری هم وزن شعر مورد اشاره گفته است که بسیار زیبا و منسجم می باشد و شاعر را به خواندن ان توصیه می کنم
زخم آن چنان بزن که به رستم شغاد زد
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
باور نمیکنم به من این زخم بسته را
باچشم باز،آن نگه خانهزاد زد
بااینکه در زمانهی بیداد - میتوان،
سر را به چاه صبر فرو برد و داد زد،
یا میتوان که سیلی فریاد خویش را
با کینهای گداخته، بر گوش باد زد،
گاهی نمیتوان به خدا حرف درد را
با خود نگاه داشت و روز معاد زد
5-شاعر باید در بکار بردن واژه هایی مثل ز ، زین سبب ،دگر و عبارت بعد دمی تجدید نظر کند
6- هماههنگی دستوری از نظر زمان در بیت
اول برای دیدن من صف کشیده اند
سیلی به صورتم همه درانتهازدند
وجود ندارد مبنا و درست این بود که گفته می شد
اول برای دیدن من صف کشیدند
که شاعر برای درست شدن رکن فاعلن به جای ماضی ساده از ماضی نقلی استفاده کرده است
7-در بیت دوم در هر دو مصراع که حرف ربط به کار رفته است در صورتیکه این جملات نیازی به حرف ربط ندارند صرف نظر از وزن شعر اگر بدون که بیت خوانده شود هیچ خللی به وجود نمی اید که هیچ روانتر هم می شوند اگر سخت مدافع این بیت باشیم حداقل می توان گفت که مصراع اول اضافی است
8- دو بار قافیه با پایه ی علامت جمع ها ساخته شده است