ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



زخمیست بردلم که دوچشم شما زدند



زخمیست بردلم که دوچشم شما زدند

زخمی که عاشقانه در آن ماجرازدند

زخمی زروبرو که دلم رانشانه رفت

زخمی که در برابر آئینه ها زدند

زخمی که هرچه بود دگردل نشد دلم

بستندعهد و بعدِ دمی پشت پا زدند

نشتر زدند و زخم به نامردی ازقفا

هم دوستان جانی و هم آشنازدند

اول برای دیدن من صف کشیده اند

سیلی به صورتم همه درانتهازدند

دردستهام هیچ ندیدندزین سبب

زخمی غریبترزهمه ی زخمها زدند

دیدند نیست دادرسی، تا دل مرا

شمشیرهای آخته رادر خفازدند






کلمات کلیدی این مطلب :  سیدعلمدارابوطالبی نژاد ، عشق ، سیلی ، یاس ، آئینه ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1395/5/29 در ساعت : 20:36:26   |  تعداد مشاهده این شعر :  929


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علمدار ابوطالبی نژاد
1395/6/19 در ساعت : 12:2:38
سلام برجناب ایزدی بزرگوار
سپاسگزارم از حضورو دقت نظر نقد حضرتعالی وازاینکه وقت گرانبهاتون روصرف نمودید و بنده نواز ی نمودید کمال تشکررادارم.
فقط درمورد بند یک باید بگویم که منظوراینست که عاشقانه وازسردوستی واردشدند وبعدزخم وضربه ای که درنظر داشتند زدند واین، دربیشتر نامردی ها وبه قول حضرتعالی بی اخلاقی وبی مرامی ها ی عالم مشاهده شده ومی شودو اگردقت بیشترمی فرمودید دربیتهای دیگر هم نشانه هایی ازآن راپیدامی نمودید وروشنترازهمه دربیت :
زخمی که هرچه بود دگردل نشد دلم
بستندعهد و بعدِ دمی پشت پا زدند

مجددا ازحضورونقدحضرتعالی کمال امتنان رادارم
صادق ایزدی گنابادی
1395/6/21 در ساعت : 11:16:44
سلام بر سید بزرگوار و عزیز
بنده نوازی فرمود ه اید
درست است حقیر هم در همان ابتدای قرائت شعر متوجه شدم که منظور حضرت عالی صحبت از نوع دوستی ریاکارانه است اما در آن مصراع کلمه عاشقانه افاده ان فضای مورد نظر حضرت عالی را نمی کند حتی اگر وزن اجازه می داد که کلمه دوستانه را به جای عاشقانه می نشاندید به فضای کلی غزل نزدیک می شد اتمسفری که واژه ی عشق و مشتقات آن به دلیل نوعی مطلق بودن ایجاد می کند به شکلی است که شاید در حوزه فهم شعر برداشت منفی امکان پذیر باشد اما با این وجود حتما در حوزه تاثیر گذاری تاثیر نا مطلوبی بر فرم دورنی شعر می گذارد
جناب ابوطالبی نژاد
در غزل کلاسیک هر بیت دچار استقلال معنایی است و نمی توان بر ای
برای توجیه منطق حضوری بعضی از واژه ها به ابیات دیگر مراجعه کرد البته استقلال معنایی در غزل به این معنا نیست که هر بیتی ساز جداگانه ای را بزند بلکه به این معناست که همه ی خرده معنا ها در ابیات در خدمت کل غزل قرار گرفته باشد
ابیات در غزل باید به گونه ای باشد که هر کدام به صورت تک بیت نمایشگر فضای کلی غزل باشد
بدین معنا که اگر همین بیت حضرت عالی در جایی فارغ از کل غزل طرح شود باید فضای کل غزل بدون ارجاع به بیتی دیگر قابل برداشت باشد
البته پوشیده نیست که گاهی بعضی از مرجع ضمیرها و یا تعلیق های شاعرانه
خود ساخته شاعر با مراجعه به ابیات دیگر غزل قابل شناسایی و رمز گشایی است که حتما قبول می فرمایید که بحثی جداست
واما در پایان
کلمات و واژه ها نقش اساسی در حوزه ی تاثیر گذاری و نه تنها فقط درک معنا دارند
شاید کلمه دوستانه و عاشقانه حوزه معنایی مشترکی داشته باشند اما کاملا یکسان نیستند
دوستانه را می توان در فضایی که از ریاکاری و نامرامی می اید به کار برد اما کلمه عاشقانه با آن فضای جزمیتی که در طول تاریخ به خود گرفته منناسب چنین فضایی نیست
مگر اینکه در خود بیت قرینه هایی وجود داشته باشد که مخاطب را از جزمیت و مطلقیت این واژه منصرف کند
گاهی شاعران با تقابل هوس و عشق و ..از برج و جبروت واژه ی عشق و مشتقات ان می کاهند
دوستدار شما سید بزرگوار
صادق ایزدی گنابادی
صادق ایزدی گنابادی
1395/6/19 در ساعت : 0:40:14
سلام بر شاعر محترم
1-واژه ی عاشقانه د ر مصراع دوم بیرون زده از فرم وساختار درونی شعر است
زخمی که در شعر از ان سخن رفته است زخمی است که از دنیای بی اخلاقی و بی مرامی آمده است و بر همین مبنا کلمه ی عاشقانه بر امدگی ناجوری در شعر ایجاد کرده است اگر شاعر می فرمودند جابرانه بهتر بود
2- در دستهام ؛دستهام به جای دستهایم به لحاظ زبانی مصراع را دچار ضعف نموده است
3-"تا " در مصزاع ماقبل پا در هواست به دوشکل می توان بیت اخر را خواند" تا دیدند که برای دل من دادرسی نیست شمسیز اخته زدند "
تا دیدند دادرسی ندارم به دلم شمشیر اخته زدند در هر دو خوانش تا در غیر جایگاه دستوری خود آمده است و نا جور افتاده است
4-محمد علی بهمنی همشهری جناب خالو راشد با محوریت نسبی زخم شعری هم وزن شعر مورد اشاره گفته است که بسیار زیبا و منسجم می باشد و شاعر را به خواندن ان توصیه می کنم
زخم آن چنان بزن که به رستم شغاد زد
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
باور نمی‌کنم به من این زخم بسته را
باچشم باز،آن نگه خانه‌زاد زد
بااینکه در زمانه‌ی بیداد - می‌توان،
سر را به چاه صبر فرو برد و داد زد،
یا می‌توان که سیلی فریاد خویش را
با کینه‌ای گداخته، بر گوش باد زد،
گاهی نمی‌توان به خدا حرف درد را
با خود نگاه داشت و روز معاد زد
5-شاعر باید در بکار بردن واژه هایی مثل ز ، زین سبب ،دگر و عبارت بعد دمی تجدید نظر کند
6- هماههنگی دستوری از نظر زمان در بیت
اول برای دیدن من صف کشیده اند
سیلی به صورتم همه درانتهازدند
وجود ندارد مبنا و درست این بود که گفته می شد
اول برای دیدن من صف کشیدند
که شاعر برای درست شدن رکن فاعلن به جای ماضی ساده از ماضی نقلی استفاده کرده است
7-در بیت دوم در هر دو مصراع که حرف ربط به کار رفته است در صورتیکه این جملات نیازی به حرف ربط ندارند صرف نظر از وزن شعر اگر بدون که بیت خوانده شود هیچ خللی به وجود نمی اید که هیچ روانتر هم می شوند اگر سخت مدافع این بیت باشیم حداقل می توان گفت که مصراع اول اضافی است
8- دو بار قافیه با پایه ی علامت جمع ها ساخته شده است


خدابخش صفادل
1395/5/30 در ساعت : 9:5:47
درود!غزلت را خواندم.


دروداستادصفادل عزیز
سپاسگزارم ازاظهارلطف حضرتعالی
سربلندباشید
محمدرضا جعفری
1395/5/29 در ساعت : 21:25:16
درود بر سید عزیز.....عالی ست

زخمی که هرچه بود دگردل نشد دلم



سلام جناب جعفری عزیز
سپاسگزارم ازاظهارلطف وحسن نظر حضرتعالی
سرافرازباشید
حسین غریب
1395/6/4 در ساعت : 10:9:10
برخوان غم چو عالميان را صلا زدند
اول صلا به جد علمدار ما زدند


سلام و درود عاليست



درود جناب غریب عزیز
سپاسگزارم ازاظهارلطف وحسن نظر وتک بیت بداهه حضرتعالی
سرافرازباشید
بازدید امروز : 23,440 | بازدید دیروز : 32,276 | بازدید کل : 125,538,558
logo-samandehi