سلام بر شاعر عزیز جناب انصاری نژاد
این قصیده حضرت عالی از نمونه قصاید هست که می توان ان را در کلاس اموزش داد چرا که مشخصا چهار قسمت قصیده تغزل تنه اصلی قصیده نتیجه گیری و یا شریطه در ان دیده می شود
تغزل با توصیف عرفانی حرم و بار گاه حضرت امام رضا شروع می شود و و با بیت تخلصی وارد جریان قیام مسجد گوهر شاد می شود و در پایان نیز با توصیه و سفارش های شاعر به پایان می رسد
از خوبی ها ی این قصیده هر چه بگویم کم گفته ام توصیفات دقیق و به جا منطق تصویری قوی قافیه پردازی مستحکم و در خدمت شعر و البته زبان و بیان خاص که کلماتی مثل تغافل باده و خماری نسیان را می طلبد و این ویزگی سبکی جناب انصاری نژاد است که در زبان و بیان دستش از این گونه کلمات نیز پر است و انها را در ساختمان شعر خود به کار می می گیرد و می توان از این منظر باب انتقادی را نیز باز کرد که حقیر در پی ان نیستم اصولا هر شعری را باید ان طور که خودش طلب می کند تفسیر و تبیین کرد
در کنار این خوبی ها فقط چند بیت هست که بنده به اندازه ی یک سر مو با ان مشکل دارم :
جلوه ی شاه شهید اینجا تماشایی تراست
در همین آیینه بنگر شوکت درباری اش
اصولا بنده با بکار بردن اسباب و جلوه های تصویری مربوط به دربار و شاهان برای امامان و شخصیت های ایینی مخالفم این واژه ها همراه خود نوعی جلال و شکوه مستبدانه و ظالمانه دارند که سایه انها بر امامان و شخصیت های ایینی چندان مناسب نیست
شاید در گذشته بکار بردن این تصاویر به دللایلی درست و مناسب بوده است اما امروزه به نظر بنده ..
شاه شهید در تاریخ معاصر بر ناصر الدین شاه نهاده شده است البته به گفته خود شاعر مخاطب در این فضا سوی ذهنش به سمت ناصر الدین شاه نمی رود اما زبان شناسی به ما می گوید نوستالزی یک ترکیب می تواند بر کل ایماز تاثیر بگذارد
تا دهد دم را تکان بر منظر روباه پیر
سر برید از کفتران با خصلت کفتاری اش
واژه بر منظر یک کوچولو نا رسایی زبانی دارد
حتی اگر در منظر می بود بهتر بود
خواست بین روسری هرگز نماند طره ای
تا از آن هموار گردد جاده ی طراری اش
اگر بجای بین زیر به کار می رفت بیت رسا تر می شد
کلا اگر در مصراع اول به صورت کلی به حجاب پرداخته می شد بهتر بود گاهی اوقات مثل اینجا کلی نگری بهتر از جزئی نگری جواب گوست
دست هادرپرده می بینم به تحریف قیام
محوفرهنگ فرنگ وکیش آدم خواری اش
در پرده به لحاظ زبانی مشکل دارد دست ها پشت پرده شنیده شده و کار کرد زبانی دارد اما دست در پرده با حذف پشت خدشه افرین می شود
ضمن اینکه این بیت و دو بیت بعد اندکی به شعار نزدیک شده است
شاعر همانند شاعران سنتی شعر را با پایان بندی غیر قابل نکاری و محکمی به پایان رسانده است
جوانان امروزی این گونه پایان بندی ها را کمتر مطابق میل خود می بینند
اگر شعر با پایانی باز به انتها برسد شاید برخورد امروزی تر با شعر و شاعری صورت بگیرد
دوستدار شما صادق ایزدی گنابادی