ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



...امان از مرد کاشی!
*اشاره
مردان کاشانی اگر هزار خصلت و صفت خوب داشته باشند این خصلتشان بد است که تحت هیچ شرایطی به احدالناسی-حتی فرزند و برادر و پدر خود-وام و قرض نمی دهند.گوشخراشترین و دلگدازترین اسم برای مردان کاشانی «حاتم طایی» است!
شعار یک مرد کاشانی در هر زمان و مکان این است:نان می دهم-ایمان می دهم-حتی جان می دهم ؛ اما قرض و وام نمی دهم!
جالب این است که اگر یک مرد کاشانی از کسی قرض و وام بگیرد محال است که آن قرض و وام را ادا کند!
وقتی قرض دهنده سراغ وجهی را که به قرض و وام داده است بگیرد ، نیش مرد کاشانی تا بناگوش باز می شود و با آن لهجه ی غلیظ می گوید:«چی چی میگوی آقاجو!پولم کاجا بو که بدم؟دومندش مگه قرض الپس نده نبو؟»....من شعر زیر را دوسه روز پیش پس از مراجعه به بیست وسه مردکاشانی جهت قرض کردن دومیلیون تومان وام آن هم با دادن چک و بردن ضامن و نومید شدن و آویخته گوش بر شانه برگشتن سرودم.لطفا کسی انتقاد و اعتراض نکند و این مهم را در نظر داشته باشد که سراینده ی شعر یک مردکاشانی آن هم از نوع نرگدایش است!!
*****************                                              ******************                         *****************
به زعم من در این دنیای فانی
هزاران کار بی تدبیر کردن

به انجام کبائر با صغائر
گراییدن ؛ لُمَم ، تقصیر کردن

ز هر فردی که فرزند تو را کشت
گذشتن ؛ بعد از او تقدیر کردن

به روی آب نقاشی کشیدن
هوا و گاز را تصویر کردن

دُمِ ماهی ، دَمِ افعی گرفتن
به اژدرها جماع از زیر کردن

دویدن پابرهنه روی خارا
پس آنگه خار را تخمیر کردن

به اعماق جهنم رفتن آنگاه
درون چاه ویلش گیر کردن

به پای زید خود از نوجوانی
نشستن ، خویشتن را پیرکردن

به جرم مک زدن بر ثُدی1 دایه
رضیع منقطم2 تعزیر کردن

به جنگلهای آمازون شب و روز
تمرکز روی هر نخجیر کردن

شکاریدن به انواع و به اقسام
پلنگ و ببر را زنجیر کردن

غذا دادن به کلّ لاشخورها
همه تمساحها را سیر کردن

در آخرسر به یک اقدام فوری
گرفتن شیر و آنگه شیر کردن

بس آسانتر بود کز مرد کاشی
تقاضا وام بی تأخیر کردن!!
____________
1-پستان
2-طفل شیرخوار تازه از شیر گرفته شده



موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1395/5/10 در ساعت : 20:11:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  1159


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین غریب
1395/5/11 در ساعت : 10:6:58
همي خواهد زنرگاو وكهن مرد
كه اين احلام را نعبير كردن
وگرنه وام از كاشي ستاندن
دلاجان كندن است وپيركردن

سلام استاد خوش عمل مرحبا بكم
حسین نبی زاده اردکانی
1395/5/15 در ساعت : 12:52:13
سلام بر استاد که ندانم بر او چه رفت که به سرایش این شعر افتاد ، با عرض معذرت و عذر تقصیر خدمت ایشان :
به نجوا کاش می گفتی به نجوا
توانی بهر من تدبیر کردن
اگر چون دیگران می داد پاسخ
سزا بود این چنین تنویر کردن
اگر حل مشکلت گشته خبر ده
و گر نه بس کن این تاخیر کردن
دهم من خمس مبلغ را هم اینک
شماره ده نشاید دیر کردن
و شاید دوستان دیگری هم
تو را خواهند رد زین گیر کردن
......
......


حسین عبدی
1395/5/11 در ساعت : 22:47:55
درود بر استاد
با اجازه چند بیت هم من اضافه می کنم
بدانسان که به درآید ز مقعد
فرو در حلق خود، شمشیر کردن
چو آهو زیر چنگال پلنگی
تقلاهای بی تاثیر کردن
به تابستان و با پای پیاده
سفر تا تبت و پامیر کردن
بس آسانتر ...
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1395/5/11 در ساعت : 10:36:18
درود و دست مریزاد خدمت استاد خوش عمل عزیز
زیبا سروده اید با اشاره به نکته ای دقیق و حساس

مگر از دست روحانی برآید
کلید قفل را تعمیر کردن
وگرنه ترک عادت را محال است
به طنز دلنشین تدبیر کردن


محمدرضا جعفری
1395/5/10 در ساعت : 21:10:53
درود استادنا...........عالی قلم زده اید

در آخرسر به یک اقدام فوری
گرفتن شیر و آنگه شیر کردن

بس آسانتر بود کز مرد کاشی
تقاضا وام بی تأخیر کردن!!
علی نظری سرمازه
1395/5/13 در ساعت : 12:34:47
حقوق نانجیبان راجدیدن
به خیراتی کلان تفسیرکردن
دروداستادگرامی
غذا دادن به کل لاشخورها
همه تمساح ها را سیرکردن
بسیارعالی...
بازدید امروز : 12,908 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,177,219
logo-samandehi