ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سکوتی تلخ

من زمستانی ترین فصلم برو!

تا مبادا با دلم سازش کنی!

یک بغل گرمم کنی با اشتباه

در تنم ایجاد آرامش کنی!

****

زندگی را سربکش با اشتیاق

بی خیال این همه احساس باش!

شعر هایم را بسوزان بعد از این

خواهشم را تیزی الماس باش !

****

نوش بادش آن که زیباییت را

روزشب بااشتها سرمی کشد

خوش به حال دست هایی که تورا

با تمام شوق در بر می کشد؛

 

می زند زل در تن ریواسی ات

بعد از آن  در باورش حل می شوی

در نگاه دست های خواهشش

نرم وزیبا مثل مخمل می شوی

****

من به این افسوس های ناگزیر

دیری ودوری ست عادت کرده ام

دیده ام پاداش های دوزخی

بس که بت هارا عبادت کرده ام!

 

شاعری از جنس درد وحسرتم

می گریزم از تمنای محال

نیست قدر ذره ای در باورم

خواهش نوشیدنی از آن زلال!!

***

رفته است از نردبان شعرمن

شهرت زیبایی ات تا آسمان

ناز تو اما نشد یک بارهم

بانیاز ممتد من هم زبان!

 

بعد از این مانند طاعون دیده ها

در سکوتی تلخ پنهان می شوم

شعر هایم از تو خالی می شود

اوج سرمای زمستان می شوم!

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1395/3/28 در ساعت : 18:36:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  719


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صمد ذیفر
1395/3/29 در ساعت : 0:46:25
سلام
درودتان جناب استاد اقتداری عزیز
پاینده باشید ... طاعات تان قبول
ان شاء الله تعالی














درود بر شما
محمدرضا جعفری
1395/3/31 در ساعت : 2:45:47
درود استاد.....
زندگی را سربکش با اشتیاق
محمد حسن بذرکار (محب)
1395/3/30 در ساعت : 15:32:2
کما فی السابق بسیار آموختم ممنونم








سپاس
عباس خوش عمل کاشانی
1395/3/28 در ساعت : 19:33:54
خصوصی:
باسلام...اگر بگویید:
زندگی را نوش کن با اشتیاق....
سلیس تر از:
زندگی را سربکش با اشتیاق ...
نیست؟
باسپاس.









ممنون بهتر است
علی گیاهی
1395/3/30 در ساعت : 20:54:4
درود بر جناب اقتداری عزیز خیلی خوب بود مرحبا
علی گیاهی
1395/3/30 در ساعت : 14:23:0


بعد از این مانند طاعون دیده ها

در سکوتی تلخ پنهان می شوم

شعر هایم از تو خالی می شود

اوج سرمای زمستان می شوم!

////////////////////////////

درود و زیباست



سلام وسپاس
بازدید امروز : 2,700 | بازدید دیروز : 8,622 | بازدید کل : 123,327,831
logo-samandehi