ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شکل ِ ترازوست که مشکل شده!!!................


 



باز قلم در نفس  ِ  ضد ِ  حال ، رفته در این جوهر ِ  قال و مقال  ،



کتف ِ مرا نیست خدایا دو بال ،    بسته چرا پنجره ی روزگار؟



بسته چرا روزنه ی آسمان، لقمه ی  نان ،خشک تر از استخوان،



 حاشیه ی شهر  از این مردمان ، پر شده اما من و ما را چه کار؟



 



 



 



ربط به ما هیچ ندارد  نگو، پنجره ای بسته همین  روبرو،



 یخ زده  تا  شعر سخن در گلو،  شاعر بدبخت  نشد شاملو



قِل قِلی و گِرد  همه توپ ها، روی زمین ، روی مدار ِ هوا،



 بازی ما خاکی  و بی ادعا ،  آن طرف ِ خاک ، گل و  سبزه زار



 



 



 



شکل ترازو  ست  که مشکل شده، پای قلم یک سره در گل شده ،



اصل ِ مدارک همه باطل شده،  شربت ِ ما زهر ِ حَلاحِل  شده



این  قلم  ِ سوخته را بشکنی؟ ،  پنجره ی دوخته را  بشکنی؟



شیشه ی  افروخته را بشکنی؟ ، جان به لبت آمده از انتظار؟



 



 



 



جان به لبت آمده چاهی بزن،  مرد تکانی بده  ... راهی بزن



در شب تاریک پگاهی بزن ، دست  ِ دعا گاه به گاهی  بزن



شخم بزن مزرع ِ خشکیده را، زنده کن این مرده ی پوسیده را



داد بکش آدم ِ  خوابیده را ، وقت  تلاش است  و کمی افتخار 



 



 اکرم بهرامچی   


کلمات کلیدی این مطلب :  شکل ، ، ِ ، ، ترازوست ، ، ، که ، مشکل ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/7/12 در ساعت : 22:50:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  1536


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/7/13 در ساعت : 0:55:0
سلام و عرض ادب
شعر جالب و جذابیست
.........
نیش قلم رفته کمی دور تر ، پر زده در دایره ی خیر و شر
تا نکند فتنه ازین بیشتر ، بایدش آورد به دام هنر
زهر مگر زهر هلاهل نبود ؟ مهلک جان با عث رنج وجود !
از چه حلاحل شده در تار و پود ، زهر حلاحل ، که نیاید به کار

مانا و برقرار باشید
ابراهیم حاج محمدی
1390/7/13 در ساعت : 6:58:42
سلام بر شما . زیبا و فاخر بود این اثر . لطفا مراعات چشمان ضعیف ما را کرده و با فونت درشت تر بنویسید . می بینید که جوانترها از ضعف بصر رنج می برند تا چه رسد به ما !!!!
محمد سعید شیخ
1390/7/13 در ساعت : 10:16:13
سلام خانم بهرامچی
خیلی آموزنده و زیبا بود.
سارا وفایی زاده
1390/7/13 در ساعت : 11:41:12
سلام سرکار خانم بهرامچی عزیز

زیبا و خواندنی و دلنشین

موفق و پایدار باشید.
زهره طغیانی
1390/7/12 در ساعت : 23:15:42
سلام به دوست خوبم
زیبا بود ودلنشین
لذت بردم
قلمتان همیشه جاوید عزیز
مصطفی معارف
1390/7/13 در ساعت : 8:54:18
خانم بهرامچی جالب بود به این شکل ، کازهای زیادی ندیدم کار قشنگی بود مخصوصا ک

شکل ترازو ست که مشکل شده، پای قلم یک سره در گل شده ،
اصل ِ مدارک همه باطل شده، شربت ِ ما زهر ِ حَلاحِل شده
این قلم ِ سوخته را بشکنی؟ ، پنجره ی دوخته را بشکنی؟
شیشه ی افروخته را بشکنی؟ ، جان به لبت آمده از انتظار؟

موفق باشید
سیاوش پورافشار
1390/7/13 در ساعت : 18:40:36
بانوی ارجمند سلام
شعری متفاوت و حرفی از جنس روزگار داشت
یا علی
اصغر اکبری
1390/7/12 در ساعت : 23:32:28
سلام
خواندم .زيبا بود.
اي كاش با فونت درشت تر مي نوشتيد.

کریم لقمانی سروستانی
1390/7/13 در ساعت : 9:0:6
سلام خانم بهرامچي عزيز
خيلي وقت بودسعادت خواندنتان نداشتم
زيباو دلنشين به تصوير كشيديد
شادوشكوفا باشيد
علی اکبر مقدم
1390/8/2 در ساعت : 20:56:56
سلام استادانه سروديد
صد مرحبا
خيلي بهره مند شدم
بازدید امروز : 41,101 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,999,701
logo-samandehi