ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



رفتید بهشت ....حتما ببرید!
(1)
رفتید بهشت ، بشکه با خود ببرید
یک سورچی و درشکه با خود ببرید

مهمان دیابتی مسلّم دارید
پس کشمش و توت خشکه با خود ببرید
(2)
رفتید بهشت ، تاب با خود ببرید
روفرشی و رختخواب با خود ببرید

بی همسر خویش پای در ره ننهید
یعنی ملک عذاب با خود ببرید
(3)
رفتید بهشت ، ناس با خود ببرید
گر ناس نشد ، گراس با خود ببرید

تا در شب تیره راهتان گم نشود
یک قرتی کلّه طاس با خود ببرید
(4)
رفتید بهشت ،اسب با خود ببرید
پروانه برای کسب با خود ببرید

  تا مثل طبیب زخم حوری بندید
سوزن نخ و باند و چسب با خود ببرید
(5)
رفتید بهشت ، انبه با خود ببرید
سیراب و شش و شکنبه با خود ببرید

گر جمعه ندادند روادید ، چه باک؟
از شنبه الی سه شنبه با خود ببرید
(6)
رفتید بهشت ، جامه با خود ببرید
سرشیر و پنیر و خامه با خود ببرید

تا آن که به احترامتان برخیزند
یک دست عبا - عمامه با خود ببرید
(7)
رفتیت بهشت ، زیره با خود ببرید
انواع سس جزیره با خود ببرید

«آن ماری سلینکو»تا روانشاد شود
یک ترجمه از «دزیره» با خود ببرید.

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1394/12/18 در ساعت : 8:9:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1449


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

رضا محمدصالحی
1394/12/18 در ساعت : 9:12:19
سلام و اما بعد :

برای ما که به خواندن اشعار فخیم از جناب خوش عمل کاشانی عادت کرده ایم ، خرق عادتی که از خواندن این اثر و اثر قبلی ایشان « شوخی های ماواریی » ایجاد شد نه تنها دلچسب و جذاب نبود که باعث رنجش و در بعضی از عبارات حیرت شد .
به یاد دارم در همین سایت دوستانی به تصویر بانویی شاعر ( که اتفاقاً چادری هم بود ) و شعر عاشقانه اش به جرم استفاده از تک خال و آس و .... به غلط اعتراض شد به نحوی که ایشان سایت را ترک کردند اما وقتی شاهد استفاده از این حجم از عبارات سخیف از سوی یکی از زعمای سایت هستیم نه تنها اعتراضی نمی شود که دوستانی به استقبال ، نظم های مشابه می آفرینند !!!
سوال این است که فارغ از جنبه ی طنز این دو اثر - که به نظر بیشتر هجو و هزل است - {بله تکرار می کنم /اثر / چون به نظرم نظم هایی هستند فاقد روح شاعرانگی و فاکتورهای لازم که آنها را در دایره ی شعر بگنجاند } کدام انگیزه می تواند عباراتی نظیر آنچه در پی می آید را به عنوان شعر طنز به خورد خلق الله داد ؟؟ از جمله :
تا موی زهارتان به زانو نرسد
حتما دوسه بار نوره با خود ببرید
و
رفتید بهشت ، شال با خود ببرید
نارنگی و پرتقال با خود ببرید
تا یکسره پاچه ی شما را خارد
یک آدم ..... ... با خود ببرید!!
(دوستان حتمن واژه ی منظور جای خالی را می دانند)
و یا در اثر اخیر :

شاید عقب و جلو یکی شد حوری
سوزن نخ و باند و چسب با خود ببرید

این دیگر اوج هزل گویی و پرده دری است ، آنهم از سوی عزیزی که الگوی نسل جوانتر است و بویژه در سایتی که محل انتشار ادبیات فاخر است و بانوان با کرامتی عضویت دارند و این عبارات قطعاً برایشان خوشایند نخواهد بود .

امیدوارم همانگونه که از ارادت بنده به استاد خوش عمل عزیز کم نشده است این رقوم رنجش خاطر ایشان را باعث نشود که حرف دل یا بهتر بگویم درد دلی بود از سوی یکی از ارادتمندان ایشان و علاقه مندان شعر خوب
عباس خوش عمل کاشانی
1394/12/21 در ساعت : 19:46:57
درودها بر شما....در مواردی حق با جناب عالی است.از جمله در آن مصراع غیراخلاقی که تغییر داده ام....اینها هزل است و صرفا برای اینکه لبخندی برلبهایی بنشاند.شاید بگویید:آیا به هرقیمتی باید لبها را خنده نشان کرد؟ که می گویم :نه....به هرحال اغلب شاعران حتی کسانی چون سعدی و مولانا و ... و....هم هزلهایی دارند.شاعریم دیگر.النهایه اینکه :دیدگاه شما برایم محترم است و اصلا به دل نگرفتم.
صادق ایزدی گنابادی
1394/12/26 در ساعت : 21:25:41
سلام بر جناب صالحی عزیز
جایگاه جناب خوش عمل در ادبیات و شعر این مملکت روشن است و تثبیت و معرفی این جایگاه نیازی به سخن پراکنی امثال بنده ندارد
جناب صالحی
همانطور که خود جناب خوش عمل فرموده اند این شعر در فرم و ساختار هزل تولید شده است
هزل در ساختار خود باید از کلمات نزدیک به اروتیک بهره ببردو گرنه دیگر هزل نیست
در هزل فقط هدف خنداندن مخاطب است و لا غیر به هر قیمت بله به هر قیمت شاعر هر چه بهتر بتواند از ظرفیت های هنری و جذابیت های زیر پا گذاشتن خط قرمز استفاده کند شاعر تر است
جناب صالحی حضرت عالی می توانید در جایگاه یک مخاطب بفرمایید که بنده از هزل خوشم نمی اید
واما در مقام یک ناقد نمی توانید خارج از اقتضات یک ساختار و نوع ادبی باید و نباید هایی غیر علمی را بر بدنه ی اثر تحمیل بفرمایید
هزل بدون انچه که شما ان ها را سخیف پنداشته اید همان شیر بدون یال اشکم مولانا می شود
بله گاهی شاعر طنز و هزل و هجو و شوخی و فکاهه را با هم در می امیزد و ملغمه ای را می افریند که تکلیف مخاطب با شعر روش نمی شود
اما این شعر به طرز کاملا حرفه ای فقط به هزل در غلطیده است و یک پارچگی و انسجام فوق العاده ای بر ان حاکم می باشد
دراین شعر بهشت دستمایه ای واقع شده است که شاعر خنده ای را بر لب مخاطب بنشاند و من فکر می کنم که حتی به طرز بسیار شاعرانه ای به طنز عمیقی هم پهلو زده است که فاخرانه ترین نوع هزل است
در این شعر به صورت زیر پوستی رفتار یک تیپ اجتماعی که فقط به بهشت و جهنم نگاهی تاجر مابانه دارند به تمسخر گرفته شده است
شاعر به طرز پوشیده ای ریا کاری را نقد می کند
چابلوسی را نقد می کند و .....
جناب صالحی
انچه را که حضرت عالی سخیف میپندارید روز و شب در محافل ما ایرانی ها رواج دارد بگذارید در شعر هم البته در فرم و جایگاه اختصاصی خودش رواج داشته باشد تا کی روحیه ی محافظه کاری و ریا کاری می خواهد همه چیز ما را تحت تاثیر خود قرار دهد
روح نقد و شعر را نیز مردانه زنانه نفرمایید ....
سخن در خصو ص این شعر هنوز باقی است افسوس که ...
رضا محمدصالحی
1395/1/15 در ساعت : 12:18:12
سلام و عرض ادب جناب گنابادی
کاش این پیام شما رو زودتر می دیدم تا در همان حال و هوا پاسخی درخور می دادم اما من باب رعایت ادب در پاسخگویی نکاتی عرض می کنم
- جایگاه جناب خوش عمل برای بنده پوشیده نبوده و در متن نقد بنده هم می توانید با کمی دقت رصد کنید ، اتفاقا همین جایگاه بنده را به نوشتن آن رقوم ترغیب کرد
- همانطور که جنابشان مصرعی که بیشتر از همه محل مناقشه بود را تغییر دادند و بزرگوارانه به حداقل بخشی از عرض بنده توجه کردند و حتی فرمودند که از این بحث دلگیر نیستند انتظار بود شما هم به عنوان یک نقاد به اصل شعر بپردازید تا تبیین و معنی کردن هزل و ساختار آن برای بنده
و اینکه من باید و نباید های غیر علمی را تحمیل کرده ام به نظر برداشتی بسیار سطحی از عرایض بنده است ، خوب می دانید که حتی در دواوین اکابر شعرا آنچه در معرض عموم هست هزلیات درج نشده و فقط برای خواص و کسانی که این نوع شعر را با ظرایفش دنبال می کنند قابل دسترسی است شما در کلیات سعدی که در سطح جامعه منتشر است اثری از هزلیات آن نمی بینید و این سایت هم یک معرض عمومی است و نوشتن بعضی از عبارات به قول شما اروتیک وهن جمع است ، گذشته از آن عرض بنده این بود که این اثر در قیاس با سایر سروده های استاد خوش عمل بهره چندانی از شاعرانگی ندارد و در کارنامه ی هنری ایشان یک نقطه ی ضعیف به شمار می رود و در آخر بنده برداشت شما را از شعر نداشتم که نقد ریا کاری و چاپلوسی است و این که خواستم ساحت شعر و سایتی که در دیدگاه زن و مرد هست پیراسته بماند زنانه و مردانه کردن نیست
باقی بقایتان
صمد ذیفر
1394/12/21 در ساعت : 14:46:50
با سفارش مهدی و عباس عزیز
رفتید بهشت هیچ با خود نبرید

ترسم زچنین بارکه همراه شماست
یک دکّۀ سمساری آنجا بخرید
سلام
و درود بر شما استاد عزیزم
و جناب سید حسینی عزیز
همیشه شاد و تندرست باشید
مهدی سیدحسینی
1394/12/19 در ساعت : 20:18:20
درود بر استاد کاشانی عزیز
بازدید امروز : 2,586 | بازدید دیروز : 8,622 | بازدید کل : 123,327,717
logo-samandehi