ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«ما عدم هاییم ...»
ما‌عدم‌هاییم ...
محمدعلی شیوا
غزلی دیگر از مجموعه در دست انتشار «زبور حیرت» در انتشارات پرنیان خیال
 
حیرت‌آلودِ عدم، خود را ز خود گم کرده‌ایم
خویش را بیگانه‌ای از خود توهّم کرده‌ایم
 
مسخِ خود بودیم، عمری در جنونِ عافیت
گفتگو با غیر؟ نه، با خود تکلّم کرده‌ایم
 
«ما عدم‌هاییم، هستی‌ها نما»ی بیش و کم
موج تزویری که بی‌جنبش تلاطم کرده‌ایم
 
مسخِ افسونِ صداقت یک‌دو دم چون آفتاب
صادقانه صبح کاذب را تبسّم کرده‌ایم
 
غرق در جوشِ شرابِ وصل امّا وعده‌ای
زاهدانه با خیالِ ساغر و خُم کرده‌ایم
 
کی کسی پنداشت ما را ـ بسته احرامِ حیا ـ
شبنمی با آبروی خود تیمّم کرده‌ایم؟
 
با فریبِ هستی آلودیم «شیوا»! خویش را 
خویش را آواره‌ی پندارِ مردم کرده‌ایم
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، محمدعلی شیوا ، زبور حیرت ، انتشارات پرنیان خیال ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/12/9 در ساعت : 18:5:39   |  تعداد مشاهده این شعر :  744


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  علی حیدری زاده     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام دوست خوشحالم که چشمم به جمالت به حال رسید دوستت دارم درباره ی شعر بماند که بوی بیدل می دهد و از زبان شعر این دهه فاصله داردو شعر شاعران است و خلسه ناک است قربانت سپیدار تبر خورده کاش بتوانم زیارتت کنم
محمدرضا جعفری
1394/12/9 در ساعت : 20:44:49
درود ..............

«ما عدم‌هاییم، هستی‌ها نما»ی بیش و کم
موجیِ تزویری که بی‌جنبش تلاطم کرده‌ایم
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1394/12/9 در ساعت : 21:5:25
درود بر شما بزرگوار
ابراهیم حاج محمدی
1394/12/10 در ساعت : 2:8:32
درود حضرت دوست
بغایت فاخر و بیاد ماندنی است این غزل ناب // دست مریزاد
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1394/12/14 در ساعت : 22:57:51
زنده باشی نازنین!
بازدید امروز : 45,113 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,209,424
logo-samandehi