ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شنیده ام که به کامت شراب می ریزند

خیال روی تو را در غزل چه چاره کنم 
اگر به سرخی لبهای تو اشاره کنم 

قیامت رخ ماه تو را غزل حس کرد 
چگونه روی تو را صرف استعاره کنم 

تو ای بهانه دریا ترین ترنم موج 
بخوان که در نفس تو غزل شماره کنم 

شنیده ام که به کامت شراب می ریزند 
نیاز نیست برای تو استخاره کنم 

تو آمدی و غزل را بهانه آوردی 
که آسمان غزل را پر از ستاره کنم 

ببخش حال غزلهای من کمی ابریست 
روا مدار که از عشق تو کناره کنم 
جابر ترمک

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/11/23 در ساعت : 21:8:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  887


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  فواد شجا ع الدینی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
قیامت رخ ماه تو را غزل حس کرد چگونه روی تو را صرف استعاره کنم شنیده ام که به کامت شراب می ریزند نیاز نیست برای تو استخاره کنم درود بر استاد گرامی عالیست و بسیار زیبا
محمدرضا جعفری
1394/11/24 در ساعت : 14:22:35
درود...............و مرحبا
جابر ترمک
1394/11/24 در ساعت : 17:35:17
استاد جعفری عزیز و گرانقدر
از لطف و بزرگواری تان سپاسگزارم
این روزها دیگر دلم مال کسی نیست
حتا خیالم تحت اشغال کسی نیست
تنهای تنها در غزل ها غرق عرقم
احساس من دیگر به دنبال کسی نیست
حتا دلم پرواز را از یاد برده
دنیای من زیر پرو بال کسی نیست
باران نبار امشب سکوتم خیس خیس است
روی سر احساس من شال کسی نیست
رودم به دریا می روم تا زنده هستم
هرچند راهم روبه گودال کسی نیست
تا موج های غم به ساحل میزند مشت
دریا اسیر ذهن سیال کسی نیست
جابر ترمک
صمد ذیفر
1394/11/24 در ساعت : 3:29:41
سلام
درودتان جناب ترمک عزیز
غزل ز یبا و د لنشینی است
دستمریزاد .. پایدار باشیدو رستگار
ان شاء الله ..
❄««::>❄<::»»»»::>❄<::««::>❄
تو ای بهانۀ دریا ترین ترنُّم موج
بخوان که در نفس تو غزل شماره کنم
❄««::>❄<::»»»»::>❄<::««::>❄
جابر ترمک
1394/11/24 در ساعت : 17:33:0
درود و عرض ادب و احترام
شاگردی بیش نیستم در پیشگاه شما بزرگواران
بغض هایم را اگر انبوه آهی می شکست
شانه ام در زیر اشک صبحگاهی می شکست
شاخ سبزم از هراس داس های باغبان
دائمن با تند باد اشتباهی می شکست
طعم یک لبخند صاف و ساده ات در هر غروب
شیشه ی عمر نفس های سیاهی می شکست
کاش می دیدی که تیر بغض صیادان عشق
با چه رویی بال مرغ بی گناهی می شکست
هر غزل از ابتدا با من تبانی کرده بود
((باید این آئینه را برق نگاهی می شکست))
جابر ترمک
سید فضل الله طباطبایی
1394/11/25 در ساعت : 11:39:12
درود جناب آقای ترمک
در پناه خداوند خوبی ها مستدام باشید.
جابر ترمک
1394/11/25 در ساعت : 19:29:44
درود و عرض ادب
سپاسمندم از لطف شما
قلبم برای دیدن تو خوب می زند
این روزها که پلک تو مطلوب می زند
درد فراق و دوری تو در خیال من
هرشب به پشت بودن من چوب می زند
آنقدر خسته ام که خیابان شعر من
دم از نفاق و فتنه و آشوب می زند
یوسف بیا که درتن کنعان بغض هام
درد فراق طعنه به یعقوب می زند
داود چشم های تو در آسمان شوق
از ابتدای این غزلم خوب می زند
جابر ترمک
علی میرزائی
1394/11/25 در ساعت : 15:4:32
ارادتمندم استاد نازنين
دستمريزاد
جابر ترمک
1394/11/25 در ساعت : 19:30:57
درود و عرض ادب استاد
گرامی
سپاس
روزی که می رفتی دلم را با خودت بردی
انگار در من بارها سوگند می خوزدی
سوگند می خوردی که در آغوش ابریشم
هرگز مرا یک لحظه هم حتا نیازردی
از چشم هایت می توان فهمید عصیان را
وقتی که پای گریه ام صدبار می مردی
جریان من با صخره ها یک عمر دلتنگی ست
این بازی جانانه را این بار هم بردی
از ابتدا من باورم شد سرنوشتم را
روزی که می رفتی دلم را با خودت بردی
جابر ترمک
حسین غریب
1394/11/24 در ساعت : 9:14:40

تو آمدی و غزل را بهانه آوردی
که آسمان غزل را پر از ستاره کنم

ببخش حال غزلهای من کمی ابریست
روا مدار که از عشق تو کناره کنم

سلام و درود بر استاد ترمك عاليست
.....
واژگاني كه سروديد غزل در غزل است
جابر ترمک
1394/11/24 در ساعت : 17:34:4
درود و عرض ادب
سپاسگزارم از لطف و بزرگواری تان برادرم
وقتی دل تو پای کسی سوخته باشد
باید غزل عشق تو افروخته باشد
یک عمر فقط پشت نگاهی بنشینی
چشمان تو بر پنجره ای دوخته باشد
از خود بگریزی و پرستو شب کوچش
بغض غزلش را به تو آموخته باشد
سخت است به پایان برسد عمر گرامی
اما دل تو فاجعه اندوخته باشد
من سوختم و سوختم و سوختم از عشق
حاشا که دل غمزده ای سوخته باشد
حالا غزلم نذر نگاهی که در این شهر
هرگز دل من را به تو نفروخته باشد
جابر ترمک
حنظله ربانی
1394/11/25 در ساعت : 6:40:18
درود بر شما استاد ترمک عزیز
واقعا غزلیاتتان ستودنی و زیباست
موفق باشین
جابر ترمک
1394/11/25 در ساعت : 19:28:56
درود و عرض ادب و احترام
از لطف و بزرگواری تان سپاسگزارم
اگر صدبار بی پروا بگویی دوستت دارم
عزیزم من بدون گفتگویی دوستت دارم
پرستوی خیالم هستی و من لای موهایت
بدون هیچ گونه جستجویی دوستت دارم
غرل بانوی موج واژه های آسمانی تو
تو خود آهوی دشت آرزویی دوستت دارم
الفبای نگاهم را بخوان در هر غزل بانو
من دیوانه پای هر سبویی دوستت دارم
شبیه شبنمی بر گونه ات هر صبح می لغزم
شبیه حرکت هر تار مویی دوستت دارم
جابر ترمک
بازدید امروز : 2,658 | بازدید دیروز : 8,622 | بازدید کل : 123,327,789
logo-samandehi