دنیای من و شعرم تردید و یقین دارد
	انگشتری روحم از عشق نگین دارد
	تردید نشاید تا ، در دفتر دل باشد
	از عشق نپرهیزد شعری که یقین دارد
	یادی است اهورایی، از لفظ به معنایی
	نوری که در این ظلمت راهی به زمین دارد
	باید که فنا گردم ، اینگونه  رها گردم
	شاید که در این صحرا ، صیاد کمین دارد
	از رنج و غم انسان، تب دارد و می لرزد
	شعری که ز رنج دل ، مهری به جبین دارد
	هرگز دل سودایی ، ایمن نشود از عشق
	عهدی ازلی گویا با "سیب " قرین دارد
	انگار غزل اینبار انجام نمی یابد
	چون شاهرگ شعرم ، حس نقطه چین دارد.....
	           زهرا علی بابایی
 
    
    
       تاریخ ارسال  :  
1394/11/13   در ساعت   :    21:53:18
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
781
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.