دنیای من و شعرم تردید و یقین دارد
انگشتری روحم از عشق نگین دارد
تردید نشاید تا ، در دفتر دل باشد
از عشق نپرهیزد شعری که یقین دارد
یادی است اهورایی، از لفظ به معنایی
نوری که در این ظلمت راهی به زمین دارد
باید که فنا گردم ، اینگونه رها گردم
شاید که در این صحرا ، صیاد کمین دارد
از رنج و غم انسان، تب دارد و می لرزد
شعری که ز رنج دل ، مهری به جبین دارد
هرگز دل سودایی ، ایمن نشود از عشق
عهدی ازلی گویا با "سیب " قرین دارد
انگار غزل اینبار انجام نمی یابد
چون شاهرگ شعرم ، حس نقطه چین دارد.....
زهرا علی بابایی
تاریخ ارسال :
1394/11/13 در ساعت : 21:53:18
| تعداد مشاهده این شعر :
728
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.