ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گم گشته


...وسالهاست که گم گشته ام درون خودم

سفر نموده ام از شهرتان بدون خودم

هوس نموده ام ای خوب تیشه بردارم

کـَنَم به عشق تو یک عمربیستون خودم

گرفته فال مراروزگارو...تا خواندم

گرفت گریه ام ازفال بدشگون خودم

به سرزده است جنونی که بازبرخیزم

روم به کوه ودرودشت، دربرون خودم

ازآن زمان که مرارانده ای به جرم گنه

درالتهاب لبت تشنه ام به خون خودم

شده است شهره دراین شهراین دلم به جنون

عجیب عشق کنم بی تو باجنون خودم

تودرعمارت دنیا ستون عشق منی

خوشم اگرزده ام تکیه برستون خودم

به شوق اینکه ببینم ترا به صبح وصال

چه دردها  نکشیدم به نیشگون خودم

نشان راه بده تا به راه باز آیم

که سالهاست که گم گشته ام درون  خودم

کلمات کلیدی این مطلب :  سفر ، هوس ، تیشه ، بیستون ، فال ، جنون ، خون ، عشق ، نیشگون ، عمارت ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/8/25 در ساعت : 2:54:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  709


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

فهیم بخشی
1394/8/26 در ساعت : 20:7:5
درووووووودها


سلام آقای بخشی بزرگوار
سپاسگزارم ازاظهارلطف حضرتعالی
سرافرازباشید
الهه تاجیکزاده آریایی
1394/8/26 در ساعت : 18:9:10
درود درود درود.
بسیار عالی. زنده باد .



سلام خانم تاجیکزاده گرامی
سپاسگزارم ازاظهارلطف وحسن نظرحضرتعالی
سرافرازباشید
محمدرضا جعفری
1394/8/25 در ساعت : 20:38:32
درود استاد............موفق باشید انشاالله تعالی


سلام آقای جعفری عزیز
سپاسگزارم ازاظهارلطف وحسن نظرحضرتعالی
سرافرازباشید
محمدمهدی عبدالهی
1394/8/25 در ساعت : 19:26:45
سلام و عرض ادب برادر بزرگوارم
درود بر شما


سلام آقای عبدالهی بزرگوار
سپاسگزارم ازاظهارلطف حضرتعالی
سرافرازباشید
جابر ترمک
1394/8/28 در ساعت : 10:45:53
به شوق اینکه ببینم ترا به صبح وصال

چه دردها نکشیدم به نیشگون خودم

نشان راه بده تا به راه باز آیم

که سالهاست که گم گشته ام درون خودم



سلام آقای ترمک بزرگوار
سپاسگزارم ازحضورحضرتعالی
سرافرازباشید
بازدید امروز : 12,362 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,970,962
logo-samandehi