ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چه توان کرد با جفای رفیق!


برای داستان فتیله ای ها و ...


ساده بودیم و ساده می دیدیم
نقشه هایی که روی پیشانی است
دردهایی چقدر زجرآور!
زخم هایی که گاه، طولانی است

دردهایی که داستان دارند
زخم هایی که کهنه اند و عمیق
می توان چشم را به هم آورد
چه توان کرد با جفای رفیق!

سالها پیش، یادمان باشد
با شعاری عجیب بیگانه
سرِ ایران ما جدا گردید
به همین حرفهای رندانه

پیشه اش، پیشه کردن تزویر
روشش، استفاده از احساس
پیشه ور بود و کاسبی می کرد
تا ببافد کلاه زین کرباس

دشمن از کاه، کوه می سازد
یادمان هست جنگ کردستان ...
که گروهی به اسم قومیت
چه جفاها نکرد بر ایران

داستان جنوب، یادت هست؟
خلق اهواز، ادعای عجیب
چه نکردند دشمنان آنجا
به همین مردمان پاک و نجیب

قصه ی سیستان که می دانی
ریگ بر کفش دارها، آنجا
قصد پاشیدن وطن کردند
با شعار بلوچ بی پروا

و سرانجام ، یادمان باشد
که به هنگام جنگ، ولوله بود!
خانه هامان شبیه سنگر شد
آسمان زیر پای قافله بود

پهلوانان خطه ی میهن
نه ز قومیت و نه ما و نه من
همه با خون خود چنان کردند
که برآشفت خواب اهریمن

پهلوانان شب شکار، آن روز
از شمال و جنوب و مشرق و غرب
هیچ فرقی نداشت لهجه و نام
مام میهن به غیرت ما، ضرب

سالها پیش امتحان کردیم
تا وطن هست، عشق پابرجاست
تا وطن هست، حالمان خوب است
تا وطن هست، پرچمش بالاست



 

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/8/20 در ساعت : 17:32:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  548


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 6,542 | بازدید دیروز : 9,247 | بازدید کل : 124,357,654
logo-samandehi