ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گوشواره ی حرم.


امشب زدند باده و پیمانه ریختند
شمعی نمانده خانه ی پروانه ریختند
دیگر صدای زمزمه ی " آب آب " نیست
اینجا بغیر غربت یک آفتاب نیست
طفلان هاشمیه عزادار چشمه اند
سرها جدا ز پیکر لبهای تشنه اند
از خیمه ها مپرس که درگیر آتشند
بس سینه ها که آه غریبانه  می کشند
دیشب اگر نوای حسین بود و زینبش...
خلوتگهی برای حسین بود و زینبش...
دیشب اگر که صحب دلدار بود و یار...
حرف و حدیث دوری و شبهای " شام " تار...
با آنکه تشنه بود حرم، هیچ غم نبود
عباس زنده بود و غمی بر حرم نبود
امشب ولی خیام حسین، آتش است و دود
زیرا دگر برای حرم محرمی نبود
عباس رفت ، آب بیابد، ولی نشد
کاری کند رباب بخوابد، ولی نشد
ارباب تشنگان حرم رفت قتلگاه
عباس را دوباره صدا کرد پادشاه
امشب حرم بدون نگهبان رها شده
چون پرده ها دریده شده، راه وا شده
هر کس به سمت اهل حرم سنگ می زند
بر گوشواره های حرم، چنگ می زند
سرها به روی نیزه ها، تن ها به روی خاک
امشب دل شکسته ی زینب، چه چاک چاک!
چشمی به سمت خیمه و چشمی به سوی یار
یک زن میان این همه ابلیس نابکار! 
ای پادشاه سر به " فلک" داده یا حسین!
ای وارث زنی که "فدک" داده یا حسین!
من می روم به سمت اسارت ، به شام درد
با دستهای بسته ، به هنگامه ی نبرد
 

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/8/5 در ساعت : 19:30:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  534


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 6,550 | بازدید دیروز : 9,247 | بازدید کل : 124,357,662
logo-samandehi