عباس کو! که آب برایم بیاورد
در هُرم آفتاب برایم بیاورد
گلهای باغ تشنه وپژمرده گشته اند
یک مشک آب ناب برایم بیاورد
نایی نمانده بهرعلی اصغر،آب را
از شط و با شتاب برایم بیاورد
عباس کو که باز علمداریَم کند
از خیمه ها جواب برایم بیاورد
عباس کو که باز اخایم صدا زند
بوی ابوتراب برایم بیاورد
پرپرشده است غنچه باغ دلم،خبر
از خیمه ی رباب برایم بیاورد
ساقی شودبه مجلس عشق وشراب ناب
تا دل کند خراب برایم بیاورد
*
پشتم شکست تاکه شنیدم بیااخا
او رفته بود آب برایم بیاورد