ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تجدیدی عشق
تجدیدی عشق          
 
آن روز صدای چشمه
در زمزمه های زیبایت گم شده بود
و من از ایوان بلند خانه
نبض احساسم را
    با صدایت هماهنگ می کردم

**
اینجا شهر است
شهری در کنار کویر
شهری بدون چشمه
شهری بدون ایوان بلند
و من چهل1* ساله هستم
     با روزگاری خاکستری!

امروز دلواپسی های من
     مشتی شعر از خاطرات سوخته است
امروز من به کسی نگاه نمی کنم
     تا  چشم های تو جاودان بمانند!

**
آن روز صدای چشمه
در زمزمه های عاشقانه گم شده بود
و من همسایه خورشید را
    به تماشا ایستاده بودم.

تابستان ها
از تقویم ذهن من می گذرند
   و تنهاتابستانی بدون پایان
در ذهن من باقی مانده است
که 2"چهارحد" لحظه لحظه
از من و تو،
             آزمون می گرفت
و هر بار، تجدید، تجدید،تجدید ...
"تجدیدی عشق" !
آه ، چقدر تجدیدی در عشق سخت است!؟
**
من هر روز برای تو می نوشتم:
3«شکایت کرد روزی دیده با دل»
و تو، هر روز دلت را
     به تماشای عنکبوتی سیاه می بردی
که تارهای سپید می تنید.
    آن روزها
من بودم و شعر
من بودم و جاده ای که می توانست
                       بی انتها باشد!
و همسفری که بهار را می شناخت
و سبز بودن را باور داشت...
اما، نه، آن روز-
                 روز عنکبوت بود!
                  و روز تارهای سفیدی که
                   بر سر تا پای تو، می تنید.
**
امشب دوباره، هوای عشق دارم
هوای پلی بلند
پلی که برای گذشتن از آن
               باید تمام زندگی را دور زد
من نتوانستم عبور کنم
    اما شعرهایم، روزی عبور خواهد کرد!
روزی، که فرا راه عشق...
فر راه رفتن...
             هیچ عنکبوتی نباشد، هیچ .

آن روز دوباره صدای چشمه -
چشمه ای که امروز خشکیده است! -
شعر تنهایی مرا خواهد سرود...
***
سیدعلی اصغرموسوی
قم-تابستان 1385
-------------------------------
*1: شعر در40 سالگی یعنی سال85 سروده شده و من اکنون 49 ساله ام.
2: چهارحد (زادگاهم) روستایی از توابع خرقان ساوه - زرندیه.
3: از مثنوی (مناظرات) خانم پروین اعتصامی(رحمه الله علیها)
......


   تاریخ ارسال  :   1394/5/8 در ساعت : 14:50:30   |  تعداد مشاهده این شعر :  1292


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مرضیه عاطفی
1394/5/9 در ساعت : 1:49:42
"آن روز صدای چشمه

در زمزمه های عاشقانه گم شده بود

و من همسایه خورشید را

به تماشا ایستاده بودم"
------------------------------------------

سید علی اصغر موسوی
1394/5/9 در ساعت : 3:14:4
درودبرشما بانو عاطفی
ممنون از انتخاب و خوانش شعر.
خانه معشوقه مورد نظر شعر، دست چپ منزل ما بود و چشمه روبروی درخانه ما و آفتاب درست ازپشت خانه آنها طلوع می کرد؛ فلذا "همسایه خورشید " آورده شده درشعر..
فقط خواستم توضیحی داده باشم.
مثل همیشه ازشماسپاسگزارم
سیاوش پورافشار
1394/5/10 در ساعت : 20:34:18
درود استاد
بسیار زیبا حبذا
سید علی اصغر موسوی
1394/5/11 در ساعت : 1:8:32
سلام
ودرودبرشما جناب پورافشار
از حسن توجه شما سپاسگزارم
موفق باشید
محمدمهدی عبدالهی
1394/5/16 در ساعت : 15:53:31
دست مریزاد استاد موسوی بزرگوار
بازدید امروز : 13,101 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,177,412
logo-samandehi